خلاصه کتاب:
جایی نرو یه پسرس که به خاطر پول دختره رو مجبور به ازدواج با خودش می کنه و خیلی تنها بود و خانوادش نمی خواستنش و خیلی ناراحت کنندس داستانش… بعد چند ماه به دختره میگه عاشقش بوده و از دختره میخواد باهاش بمونه… پایانش خوشه ولی کله داستان میشه گفت ناراحت کنندس.
خلاصه کتاب:
قصه ی زخمِ پائیز داستانِ راهیِ… پسرِ جوونِ قصه مون که زندگیِ عجیب و شاید آرومی داره. اما راهی رو باید شناخت و وقتی شناختینش شاید تعجب کنین ! راهی با همه ی چیزهایی که داره، خیلی چیزها نداره! راهی از خیلی چیزها خسته اس و کاری کرده که اگر بفهمن اطرافیانش، احتمالا باهاش خیلی خوب برخورد نمیکنن! راهی رو میخوایم همراهی کنیم تو زندگیش. با فرازها ، فرودها ، تنهایی ها ، تبعیض ها ، مشکلات ، عشق ، خنده و زندگی . . . و ناباوری!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.