خلاصه کتاب:
سها دختری خجالتی و منزوی که با وعده و خوشی ازدواج میکنه تا بهترین عروس دنیا بشه و فکر میکنه شوهرش بهترین انتخابه اما همون شب عروسی تمام آرزو های سهای قصه ما نابود میشه…
خلاصه کتاب:
آوا دختری که درگیر بی مهری خانواده است عاشق مردی که پانزده سال از خودش بزرگتر است می شود. مردی که خودش هنوز عشق اولش را از یاد نبرده. خیلی طول می کشد تا آوا متوجه شود برای بدست اوردن یک زندگی عاشقانه باید چیزهای زیادی بیاموزد...
خلاصه کتاب:
دوستم داری؟ ساعت از دوازده شب گذشته بود. من گیج و منگ به آرش که با سری کج شده و نگاهی ملتمسانه به دیوار اتاق خواب تکیه زده بود، خیره شده بودم. نمیفهمیدم چرا باید چنین سوالی بپرسد آن هم اینطور بی مقدمه؟ آرشی که من می شناختم اهل پرسیدن این نوع سوال ها نبود. آرشی که من می شناختم، باید مثل هر شب بعد از این که لباس هایش را در می آورد بدون کلمه ای حرف به گوشه تخت می خزید، پشت به من می کرد و تا صبح می خوابید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.