خلاصه کتاب:
شاه آیهان مردی که به واسطه ی گذشته اش تبدیل به آدمی شده که برای قدرت و ثروت پا رو هر چی گذاشته تا یه آدم مشهور و موفق بشه تا حدی که همه بهش لقب “شاه” میدن. برای رسیدن به این موقعیت به نواز که سال ها دوست دخترش بوده هم رحم نمیکنه و ازش سواستفاده میکنه. اما نواز به تحریک پسری که تازه وارد زندگیش شده تصمیم می گیره آیهان رو بکشه اما موفق نمیشه و نواز به شکل بدتری در دام آیهان میفته… آیهان برای انتقام کاری با نواز می کنه که …
خلاصه کتاب:
عشق و انتقام داستان زندگی زهرا از سال های دور تا زمانی نزدیک به حاله. داستانی از شرایط سخت زهرا در محیطی کاملا بسته و سوال های بزرگ بی جوابی در فکر زهرا که با تلاش زهرا برای فهمیدن جواب سوال هاش زندگی خیلی ها در اطراف اون محول میشه. داستان نشون میده که واقعیت میتونه خیلی دورتر از اون چیزی باشه که در نگاه اول بنظر میرسه و ماه همیشه پشت ابر باقی نخواهد ماند...
خلاصه کتاب:
پرسفون دومین دخترِ قدرتمندترین زن شهر، مدتهای زیادی رو برای فرار از شهر و زندگی اجباری و کسالتبارش تلاش کرده و حالا که در یه قدمی آزادیش قرار داره، توسط توطئهی مادرش در یک عمل انجام شده قرار میگیره و در بزرگترین مهمانی سال و حضور تمام بزرگان شهر، به نامزدی حاکم بزرگ، قاتل و پیر شهر، درمیاد. اما پرسفون همون شب فرار میکنه و حتی مرگ رو به این حقارت ترجیح میده.
خلاصه کتاب:
بهار یه زمانی گل سر سبد دانشکده اشون بوده کسی که کلی هواخواه داشته اما میون این همه هواخواه، چشم بهار به دنبال گل پسر دانشکده اشونه عرفان مستوفی رادمرد و چشم و چراغ دانشکده. بهار و عرفان تو یه روز خیلی قشنگ با هم ازدواج می کنن اما بهار تازه اونجاست که می فهمه زندگی به قشنگی داستان شاه پریون نیست سختی داره و محنت دقیقا تو همین روزهاست که بهار جا میزنه وعرفان می مونه وزخم هایی که از بهار ونااهلیش خورده حالا سال ها از اون روزهای رنگین ودر عین حال پر درد گذشته بهار بدجوری پشیمونه و…
خلاصه کتاب:
داستان زندگی باران دختری ۱۸ ساله ای را روایت می کند که به دلیل بارداری اش از فردین و برای پاک کردن این بی آبرویی، قصد خودکشی دارد که توسط آیهان نجات پیدا می کند…
خلاصه کتاب:
تفکرات پوسیده و جاهلانه عرصه را بر سادنا تنگ میکند. سادنا دختری زخم خورده از احساسی بیفرجام، سختیهای روزگار را تحمل نمیکند و از خانه و خانواده خود میگریزد. جایی دور از خانواده به آرامشی ساختگی پناه میبرد تا از دست گذشتهاش در امان باشد. این میان سادنا با مردی رو به رو میشود که قرار است همچون نامش پناه باشد. تقابل سادنا با مردی که هر کارش قلب رنجیده سادنا را به لرزه در میآورد. احساسی در حال شکل گیری است شبیه به عطر یاس، عجین شده با تعصب و غیرت، احساسی به نام عشق…
خلاصه کتاب:
فاخته توکلی، دختری که کینه از مردی توی دلش ریشه داره که اون رو مسبب مرگ تنها خواهرش میدونه، مردی که حالا بعد سالها برگشته و میخواد بازی جدیدی رو با فاخته شروع کنه! اونم وقتی دخترک ناموس مرد دیگهای محسوب میشه! اینجا همه چیز از یک سوتفاهم ساده شروع میشه و به جهنم رسوایی میرسه! همه چیز پشت سر هم! درست مثل دومینو…..!
خلاصه کتاب:
دم های دنیا خاکستری اند... نه سفید نه سیاه... خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدم هایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است. بن بست... بن بست نیست... یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره... یه مسیر پر از سنگلاخ... بن بست یه کوچه نیست... ته قلب آدم هاست...
خلاصه کتاب:
یکی از قلچماقایی که همراه فرانسواست چند دقیقه ای با آیپدش ور میره و بعد صفحه رو جلوی رئیسش میگیره که کاپشن بادی بزرگش باعث شده سرش برای تنش کوچیک به نظر برسه. فرانسوا آیپد رو میگیره و بعد از اینکه نگاه دقیقی بهش میندازه میاد به طرف من و صفحه ای که گزارش انتقال پول داخلش هست رو به من هم نشون میده. شماره ی حساب و مبلغ درسته. با اینحال باز به جرجیو نگاهی میندازم تا تاییدش رو بگیرم. سرش رو از روی آیپد بلند میکنه و میگه: “مبلغ به حسابمون اومده. مشکلی نیست.”
خلاصه کتاب:
بذر کینه را در دل خود کاشتم درختی شد بنام نفرت و میوه ای داد بنام “انتقام” آدرینا بعداز پنج سال انتظار دنبال باعث وبانی کشته شدن پدرشه و در این بین اتفاقات غیر منتظره ای رخ میده که سعی به دور کردن آدرینا از هدفش داره. اماهیچ چیز مانع آدرینا نمیشه حتی “عشق ” آدرینا برای انتقام گرفتن تبدیل به آدم خشک وخشنی میشه که فقط و فقط به فکر یک چیزه “انتقام “
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.