خلاصه کتاب:
یَل، مرد مرموز و مقتدری که برای خون خواهی برادرِ کشته شده اش و نجات برادرِ محکوم به اعدامش، به ایران برمیگرده. طبق برنامه ای ریخته شده و با سیاست تمام، دونه دونه دشمن هاش رو شناسایی میکنه و به طور کاملاً ناشناسی بهشون نزدیک میشه. غافل از اینکه، پناه، مظلوم ترین و در عین حال حق خواه ترین نوه بزرگ ترین دشمنش، زیادی با هوش و حواس جمعه…
خلاصه کتاب:
یارا نوهی نورچشمیِ خانوادهی الماسی که عشقِ بزرگِ زندگی اش تبدیل به شکست میشود، تصمیم به فرار از کشور میگیرد. آخرین شب حضورش در ایران دست به کار احمقانهای میزند که کنارِ خودش همیشه سایهی یک مرد را احساس میکند. کسی که فرار کردن از او ممکن نیست و با گذشت سه سال و برگشت به وطن بارِ دیگر به نقطهای میرسد که سه سال قبل آن را به حالِ خود رها کرده است، مردی که مثلِ دیوار مقابلش سد میشود و جز مصالحه تمامِ راهها را به رویش میبندد…
خلاصه کتاب:
۱۸ ساله بودم که عاشقش شدم! پسری جذاب با چشمانی عجیب. رابطهیمان با مخالفت خانوادهام مواجه شد من اما پا پس نکشیدم و برای عشقمان تا اتاقش پیش رفتم. او اما ناگهانی رفت... حال بعد از چهارسال با یک دنیا دلتنگی برای من و خشم از آدم ها آمده تا حقایق را رو کند ، حقش را بگیرد... مرا دوباره داشته باشد!
خلاصه کتاب:
بغض کرده بهت زده دستمو رو شکم تختم گذاشتم باورم نمیشد!… حیرت زده خندیدم بی شک دروغ محض بود! با صدایی که تو گوشم اکو شد چشمام از شدت ناباوری سیاهی رفت با حس دستش رو شونه ام فهمیدم که خواب نیستم! _میخوای سقطش کنی؟ ته دلم خالی شد وحشت زده لب گزیدم: من… من… نمیتونستم… با فکر به آینده اش احتمال اینکه یک درصد بخت بدش به مادرش بره بیچاره وار بغض کرده زانومو بغل کردم: _نمیدونم… نگران کلافه نگاهش تو صورت رنگ پریده ام چرخوند. _نگهش دار هرچی باشه تو مادرشی…
خلاصه کتاب:
دختری روستایی برای گرفتن یک انتقام شخصی خود را شبیه به پسرها کرده و در پوشش بادیگارد به عمارت خان میرود. اما خان او را برای قاچاق اسلحه به سوریه میفرستد. این رمان سعی دارد تا درگیری دختری روستایی با گروه داعش را در قالب روایتی عاشقانه و هیجانانگیز به تصویر بکشد…
خلاصه کتاب:
ماجرای دختریه که پرستاره تو یه شهر دیگه، شب یلدا میره مهمونی و مامانش زنگ میزنه که بابات حالش بد شده، دختره مجبور میشه برگرده که سوار ماشین یه نفر میشه که میخواد بهش دست درازی کنه. میره دوستاشم میاره و وسط راه یه نفر که میاد نجاتش بده مجبورش میکنن باهاش باشه، و دختره حامله میشه در حالی که اون مردِ عقیم بوده…
خلاصه کتاب:
سهشنبه گذشت روایتگر داستان یک روان درمانگر به نام فریدا کلاین است که پایش به پروندهای عجیب باز میشود. در یکی از جلساتش با مشتری روان پریشی مواجه میشود که در حال سرو چای برای یک جسد در حال تجزیه است! جسدی که مربوط به زن جوانیست که به مدت سه سال ناپدید شده و فریدا به ناچار به عنوان مشاور پلیس درگیر این پرونده میشود. او همچنین با چالشهای دیگری روبرو میشود رابطهای که با عشق سابقش پیچیدهتر از قبل شده و ترسهای گذشتهای که دوباره به سراغش آمدهاند.
خلاصه کتاب:
زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم،نا امیدی،تنهایی شده است.دخترکی با داغ بازیچه شدن.عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت،عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی، نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا،در عین حال پاک تر از آب زلال. با ما همراه باشید تا رسیدن به مقصد آرامش زندگی آریسا موحد.دختری که بین گذشته و آینده اش به دست نا مردی در هم گره خورده اند. دخترک ناامیدمان، قسمت کدام سه مرد مهم زندگیش می شود؟
خلاصه کتاب:
تنها بودم خیلی تنها… شاید قبلا یکی بود که حداقل انقدر تنهایی رو احساس نمی کردم، حتی با وجود اون هم گاهی تنها بودم اما حالم در کنارش خوب بود. نمیدونم چیشد که یک روز به کل همه زندگیم از هم پاچید اسمم دنیا، تنها زندگی میکنم خب راستش قبلنا که اون بود انقدر تنها نبودم اما الان خیلی افسرده و گوشه گیر و تنها شدم. مادرمو میگم اون بود پدرم بود خواهرم بود اما یک روز همه ناپدید شدند. اونا فوت نکردند اما…
خلاصه کتاب:
داستان دختری که خدمت کار یه پسره بد اخلاقه. این پسر زن داره ولی به خاطر اتفاقاتی ارامیس رو مجبور به ازدواج با خودش میکنه. اتفاق های زیادی برای این دختر میوفته مخصوصا وقتی برادر ارباب به عمارت میاد. ارامیس دزدیده میشه و به تلخ ترین شکل ممکن این دو نفر که تازه عاشق هم شدن رو از هم جدا می کنن. ولی این تازه شروعه داستان ها و ماجراهای زیادی برای اوناست. پس بخونید و مطمئن باشید تکراری نیست نمی تونید حدس بزنید چه اتفاقی قراره بیوفته…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.