خلاصه کتاب:
زخمهای تنشان را زیر لباسها پنهان می کردند، اما هیچکس نگفت زخمهای روح پنهان نمیشوند. با هر نگاه، با هر کلام، حتی از لای لبخندها بیرون میزدند. بهی، فلور، کاوه و فرهاد، چهار نفر اصلی که زخم هایشان آنها را به هم پیوند زده و… میزند. بهی که چند سال پیش خواهرش رااز دست داده تمام تلاشش را برای زندگی خواهرزاده چهارساله وشوهرخواهرش میکند، کاوه هم که علاقهاش به بهی را در دل مخفی کرده، تمام تلاشش را برای نزدیک ماندن به او میکند اما فلور، خاله کاوه قرار نیست بگذارد این مسیر برای کاوه آسان بگذرد…
خلاصه کتاب:
فروغ که توسط خانوادهی شوهرش متهم به خیانت شده، ناجوانمردانه و بیخبر به باند بزرگ قاچاق فروخته میشه، انسانهای بیرحمی که جز پول، چیزی براشون مهم نیست، در این حین فروغ بیشتر در معرض خظر قرار میگیره چون رازهایی که نباید، فاش میشه و … روایتی عاشقانه، معمایی و بسیار نفسگیر از دل یک پروندهی جنایی…
خلاصه کتاب:
داستان در سده ۱۸میلادی شروع میشه. آنیا دختر یک خانواده معمولی و شیرینی فروش برای گذروندن تعطیلات به جزیره کوچکی میره که همه هم دیگر رو می شناسن. با ورود آنیا به جزیره مردم در مورد کنت منفور و ترسناکی حرف میزنند که بخاطر غرور و خودخواهیش پیش همه مردم جزیره منفوره… داستان از جایی به اوج خود می رسه که آنیا در دام عشق این مرد خطرناک میوفته اما هر چی که جلوتر میره تازه به رازهای تاریک زندگی کنت پی میبره…
خلاصه کتاب:
صندوق پست خانه اش با نامه هایی برخورد می کند که برای او جالب است او کم کم عاشق نویسند نامه ها می شود. در هر جا می تواند دنبال نشانی از او می گردد. هیوا درتحقیقاتی که می کند می فهمد نام آن پسر افشین است که عاشق دختری به نامه ستاره بود و این عشق او را تا اوج می رسانده ولی روزی می فهمد که ستاره به او خیانت کرده و از همه زنان متنفر می شود. هیوا که دانشجوی پزشکی بوده روزی با بیماری مواجه می شود که پدر افشین است. هیوا طرح دوستی با خواهر افشین را می ریزد و قصد برقراری ارتباط با افشین را دارد ولی...
خلاصه کتاب:
امیر در شب عروسیش با آرام، ناپدید میشود. در پی ناپدید شدنش، اتفاقاتی روی میدهد که آرام اسراری در رابطه با امیر متوجه میشود که باعث شعلهور شدن دوباره عشق قدیمی آرام میشود.
خلاصه کتاب:
چه اتفاقی میفته وقتی یک نیروی توقف ناپذیر با یک جسم غیرمتحرک در میدان مرگ برخورد کنه؟ در زیر پوسته تاریک و مخوف جهان مافیا، تریستن کین یک ناهنجاریه. تنها عضو غیرخونی اوتفیت تنبرآ که تونسته به ردههای بالا برسه. اون یک معماست، یک راز. مهارت هاش منحصر بفرد و بیهمتان. وفاداریش شک برانگیز و نامعلومه. اهدافش مبهم و مجهولن. اون مرگبار و کُشندهست و خودشم اینو میدونه.و از طرفی دیگه مورانا ویتالیو، دختر نابغه و خارق العاده خانواده رقیب. کاری که تریستن کین با اسلحه انجام میده،موانا با کامپیوتر انجام میده …
خلاصه کتاب:
فارا و فاطیما که پدر و مادرش رو توی تصادف از دست دادن، تحت سرپرستی دو خاله و تک دایی خودشون بزرگ شدن…حالا با فوت فاطیما، فارا به تهران میاد ولی مرگ فاطیما طبیعی نبوده و به قتل رسیده.. قاتل کسی نیست جز…
خلاصه کتاب:
نیمه شب بود و هوای سرد زمستان و باد استخوان سوز نیمه شب طاقت فرسا بود و برای ونوس از کار افتادن ماشینش هم وضعیت و از اینی که بود بد تر کرده بود به اطراف نگاه کرد میترسید توی این ساعت از شب از ماشینش بیرون بره و اگه کاری انجام نمیداد هم این سرما تا صبح از پا درش میاورد بخصوص که موبایلش آنتن نمیداد تا از کسی کمک بخواد…
خلاصه کتاب:
مردی از جنس آتش با دنیایی درهم آلوده،سالهاست که میسوزد و میسوزاند اما محکم و پابرجاست. مثل همهی انسانهای دیگر، در زندگیاش دچار خطا و لغزشهایی شده است اما خبر از اتفاقاتی که روزگار برایش رقم زده است ندارد. نمیداند این سرنوشت برایش بازیای رقم زده است که از درون نابود میکند! این بین کسی پا به بازی گذاشت که لطیف بود، زیبا بود، دختر بود.سوءتفاهم شد. همهی آنهایی که زود قضاوت کردند لطمه خوردند، ضربه زدند.خون به پا شد اما به ناحق! زهرش دامن همهشان را گرفت…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.