خلاصه کتاب:
دختری به اسم هستیِ که به دلایلی یه مدتی رو میاد تهران خونه پدر نامادریش زندگی می کنه و درگیر یه سری مسائل مثل اعتیاد و اینا میشه. و از طرفی او و سپهر که برادر نامادریشه کمکم عاشق هم میشن و چون قراره هستی رو به پسرعموش شوهر بدن، اوونا مخفیانه صیغه میکنن تا خانوادهها رو توی عمل انجام شده قرار بدن.بعد یه مدت سر یه جریان که به هستی مربوطه، سپهر به کما میره و بعد یکسال که به هوش میاد میبینه که هستی شوهر کرده و ادامهی ماجرا…
خلاصه کتاب:
نازگل دختر روستایی که درست وقتی پنج ماه باردار بود، شوهرش و از دست میده و به خواست خان، باید با برادر شوهرش ازدواج کنه. برادر شوهر متعصب و غیرتی که وقتی مخالفت های نازگل و میبینه…
خلاصه کتاب:
غمزه دختری که برای از ارث محروم نشدن پدرش قبول میکنه با کسی که پدر بزرگش شرط میکنه ازدواج کنه وبعد هم برای مدتی ایرانو ترک کنه درحالی که از بچگی عاشق دیاکو بوده و برای اینکه دیاکو باهاش بازی کنه بهش اجازه میداده که در عالم بچگی اونو لمس کنه بااین حال هنوز هم عاشق دیاکوست اما نمیخواد قبول کنه چون با این که حتی شوهرشو تاحالا ندیده فکر میکنه بودن با مرد دیگه ای گناهه و این که وقتی فقط ۱۳سالش بوده دیاکو غیبش میزنه الان هردو دوباره برگشتن دیاکو هنوزم دیوانه وار غمزه رو میخواد اما غمزه از این خواستن شونه خالی میکنه چون شوهر داره در حالی که….
خلاصه کتاب:
بعد از یک سفر طولانی و ناامیدکننده به محل تولد دیمیتری در سیبری، رز هاتاوی بالاخره به سنت ولادیمیر و نزد بهترین دوستش لیسا برگشت. تا فارغ التحصیلی چیزی نمانده و آنها منتظر زندگی واقعی پشت دروازه های آهنین آکادمی هستند. اما قلب رز هنوز در پیش دیمیتری است که می داند جایی آن بیرون است.
خلاصه کتاب:
“کُلبی آلبرایت” نویسندهی داستان های فانتزی پرفروش نیویورک تایمز، برای فرار از رکود ذهنی عجیبی که به خاطر مشکلات خانوادگی دچارش شده، با یه تصمیم آنی و بدون خبر دادن به کسی، از شهرش دور میشه و یه مقصد تصادفی رو انتخاب میکنه. شاید اینطوری بتونه به ذهن آشفته اش سر و سامونی بده. تو این سفر با “اسپنسر بالدوین” آشنا میشه، نابغهی جذابی که تمام زندگیش شده توی کار با تکنولوژی و از سایه های روابط گذشته اش فراریه.کلبی و اسپنسر به شکل عجیب، دیوانه وار و آتشینی جذب هم میشن و همه معادلات هر دوشون برای ادامه ی هدفی که داشتن به هم میریزه و…
خلاصه کتاب:
وقتی یه ببر و زخمی می کنی باید هر لحظه بترسی چون انتظار تیکه پاره شدنت از طرف اون یه چیزی بالای صده مرد زخمی داستانمون چی به سرش اومده که فقط از زندگی دریدن بلده؟ چه دیواری کوتاه تر از دختری که پاش تازه به بازی جدید ببر زخمیمون باز شده؟ ایندفعه مرد داستانمون بازم میدره یا … دل میده …
خلاصه کتاب:
هوراد معروف ترین جراح مغز و اعصاب آمریکا کسی که معروفیتش توی ایران زبون زد همه هست و بیمارستان های زیادی زیر نظر خودش و بیمارستان خصوصیش هست کسی که همه ازخداشونه یه گوشه نظر ازین دکتر مغرور و به شدت اخمومون داشته باشن همین که پاش توی بیمارستانش توی ایران میذاره توی اولین برخوردش عاشق پرستارش میشه و برای بدست آوردنش از بیماری مادرش سواستفاده میکنه و پرستارکوچولوی بیمارستانش رو صیغه میکنه و توی این مسیر یه اتفاقایی میفته اتفاقای شیرین و تلخ و…
خلاصه کتاب:
داستان، داستان عشق است. مهتا دختری جوان اسیر عشق پسردایی تحصیل کرده اش رامتین است… غافل از اینکه رامتین از او متنفر است... روزها میگذرد... ماه ها و سال ها… روزگار دست این دو جوان را در دست هم میگذارد اما... این احبار حاصلی جز شب های غمگین و محزون مهتا و روزهای پرکار و خشمگین رامتین ندارد... اما! زمان همه چیز را حل می کند. گذر زمان عشق مهتا را همچون جوانه ای در قلب رامتین کاشت و به دنیا امدن دو فرشته ی کوچک از جنس بهشت و با آمدن بهار عاشقی این جوانه رشد کرد و تبدیل شد به عشقی جنون آمیز…
خلاصه کتاب:
کارن ی یازیگر معروف و خوش گذرانه ک برای فیلم جدیدی که بهش پیشنهاد میشه یه نقش مکمل خانم داره به اسم مایا همسر مایا ک یه آدم شکاکه و مایا رو به زور دست درازی به اون رو داشتن فیلم و عکس ازش به دست آورده رو تحت فشار می زاره ک نباید کارو قبول کنی…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.