خلاصه کتاب:
پارسا نیک نام، بازپرس سابق دادگستری، مردی که در برهه ای از زندگی پر تلاطمش به خواست و در واقع خواهش پدرش (حسین نیک نام) اجبارا و موقت به ازدواج با دختر آشنای قدیمی شان تن می دهد. ازدواجی که تبعات زیادی در پی آن است و…
خلاصه کتاب:
لیف، باردا و جاسمین تقریبا به هدفشان رسیده اند. شش گوهر بر کمربند دلتورا می درخشد. حالا باید آخرین گوهر را پیدا کنند تا دلتورا از دست ارباب سایه های اهریمنی نجات پیدا کند. همسفران قبلا با حوادث و موجودات وحشتناک زیادی مواجه شده اند. اما حالا بابد با وحشتناک ترین شرایط روبرو شوند. آنها قصد دارند تا با نیروهای مرموز تاریکی دست و پنجه نرم کنند، نیروهایی که قدرت و شهامت به تنهایی نمی توانند آن ها را شکست دهند.
نام کتاب: دره گمشدگان (جلد هفتم مجموعه در جستجوی دلتورا)
خلاصه کتاب:
افرا دختر یک شهید جنگل است: تنها فرزند یک پدر جنگلبان تنها فرزندش را می گیرد و می رود به دهستانی در دل دامنه های شمال. شغل پدر را در پیش می گیرد و کم کم خو می کند با اخلاق های عجیب مردم ساکت. ولی گذشته، آن بند بریده نشده، آن سند بلاتکلیف مانده، به دنبالش می آیند آن هم درست وقتی که دارد در حال، در اکتون زندگی اش، عشق را پیدا می کند در حوالی راش پیر، نهالی تازه و ظریف روبیده است در حالی که درخت کهنسال خشک هنوز سرپاست و رویش سایه می اندازد. و افرا مانده است بین دوراهی: راش عمردار را تبر بزند یا مرگ نهال را به تماشا بنشیند؟
خلاصه کتاب:
درمورد زندگی سه قلو هایی هست که با آدمای عادی تفاوت های خیلی زیادی دارن،اونا وقتی نوزاد بودن از دنیای خودشون دور میشن چون هیچکس قبولشون نداشته! این سه تا بچه قدرت های فرا طبیعی دارن مخصوصا قل اول! این رمان روایت زندگی دونفرشونه حالا چرا؟چون خواهرشون طی یک اتفاقات گم میشه، باید بخونین تا متوجه بشین چی میگم…
خلاصه کتاب:
کیاشا رادمان... مردی که مدتهاست به دور از خانواده و حواشیشان آن سر شهر زندگی مجردی برای خودش ترتیب داده است با قتل برادرش بر سر ناموس،دوباره بازمیگردد مردی کینه ای و انتقام جو که هدفش تنها خواهر بیگناه قاتل است...روژان اخوان مهربانگ....فریاد عشق…
خلاصه کتاب:
داستان خاندانی معتبر در یک عمارت در محله دزاشیب، عمارتی به نام دژ آشوب که ابستن یک دنیا ماجراست… ماجرای یک قتل مادری جوانمرگ پدری گمشده. دختری تنها، گندم دختری مهربان و سرشار از محبت و عشقی وافر به جهاندار خان معین شهسواری پیرمردی چشم به راه فرزند سفر کرده… کامرانی که به جرم قتل نکرده اواره دیار غربت شده… کامیاری که با دانستن واقعیت هایی متنفر و منزجر و عاصی شده… گندمی که سخت دلداده کامیار است و ناکام از عشق او… چه اتفاقی افتاده که کامیار از گندم دست کشیده…
خلاصه کتاب:
همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معرف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیبها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آنها میشود. با شروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کمکم احساسی میان این دو نفر شکل میگیرد. احساس و عشقی که میتواند مرهم برای زخمهای کهنهای شود که آنها از گذشته با خود به همراه دارند.
خلاصه کتاب:
گاهی وقت ها اون چیزایی رو از دست میدیم که همیشه کنارمون بوده و گاهی هم ساده ساده خودمونو درگیر چیزایی میکنیم که اصلا ارزششو ندارن و بود و نبودشون تو زندگی به چشم نمیان. و چه خوب بود که قبل از نابود شدنمون توی گرداب زندگی می فهمیدیم که داریم چیا رو از دست میدیم و چه چیزایی را بدست میاریم…
خلاصه کتاب:
ویدا، دختری شیطون و صد البته مرموز است، در تمام خاندان فامیلی او را دختری شرور و گستاخ می شناسند، یکی از روزها، پدر ویدا بدبیاری به بار می آورد که تنها راه چاره و تنها راه حل سفری به سرزمینی دور است، که با همکاری فردی از خانواده همسرش مشکل او حل شود، در این بین ویدا خود مشتاق رفتن به این سفر می شود، که مادر و پدرش در کمال تعجب و حیرت زدگی دخترک، مانع رفتن ویدا به این سفر می شوند و او را به دست خانم بزرگ می سپارند و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.