خلاصه کتاب:
داستان زندگی طلاست دختری که وقتی هنوز خیلی کوچیکه پدر و مادرش از هم جدا میشن و طلا میمونه و پدرش ، پدری که از عهده بزرگ کردن یه دختر کوچولو بر نمیاد پس طلا مجبوره تا تنهایی هاش رو تو خونه عموی بزرگش پر کنه خونه ای با یه دختر و دو پسر بزرگ…
خلاصه کتاب:
ترانه، دخترِ خانوادهی محترم و آبرومندیست که در یکی از شهرهای کوچک ساحلی زندگی میکند. خانوادهای که برخلاف ظاهر موجهش به شدت به زن سالاری و تبعیض دچار است تاجایی که خلا قدرت و نقش پدر در تصمیمات خانواده، در نوجوانی باعث دلبستن او به مردِجوان خانهی روبرویی میشود. وکیل جوانی که بعد از مرگِ مشکوکِ پدرش سرپرست خانوادهاش است. هر چه گذشت سالها بامداد را بیشتر برای ترانه بعید میکند، احساسش به او نابتر و بزرگتر میشود، تاجایی که تمام روح و قلبش تقدیم به عشق پنهان او میشود. و درست در بزنگاه زندگی و در تنگنای اصرار مادرش برای ازدواج با پسردوستش، با خواستگاری ناگهانی بامداد و دلیل پنهانش مواجه میشود و این آغاز ماجراست…
خلاصه کتاب:
آفتاب دختر مغرور و خود خواهیه که طی مشکلاتی با کمک شخصی می تونه از پستی ها و بلندی های زندگی بگذره و تازه براش حقایقی درباره ی خودش و شخصیتش آشکار میشه که فکر می کنه خیلی دیره. دختری سرکش که عاشق پسری است که پدرش به اون اجازه ازدواج با پسر مورد علاقه اش رو نمیده و اون به دنبال راهی می گرده …
خلاصه کتاب:
دستمال را محکم تر و پر قدرتتر روی میز کشید و دوباره به رویش خم شد و دقیق تر و ریزتر نگاهش کرد. نه خداروشکر دیگر لکی روی میز نبود و مجبور نبود غرغر های بی بی را تحمل کند. با به یاد آوری بی بی چاقالویش که در دل ماهی پف پفی صدایش می کرد لبهایش به سمت بالا منحنی شدند. خدا می دانست که حتی با آن غرغر ها هم عاشقش بود…
خلاصه کتاب:
در موررد خواهر ویهان و ونداد ب نام ونوس ک تو ی مهمانی دعوت میشه اما نمیره خودشو ب میزبان معرفی کنه و به میزبان بر میخوره و میزبان پرتش میکنه از خونه بیرون و ونوس میگ انتقام میگیرم ک در این راه….
خلاصه کتاب:
شهراد پسر جذاب، پولدار و البته انحصارطلبیه که سال هاست عاشق ممنوعه زندگیش شده، دختری دلبر و شیطون به نام شهرزاد که همخونه اش هست و همه حتی خود اون دختر فکر می کنند خواهر و برادر هستند و شهراد به دلیل اینکه شهرزاد نمیدونه نسبتش باهاش چیزی به جز اونیه که تو شناسنامه هاشون نوشتن، برخلاف اینکه قلبش رو بهش بدجور باخته و تموم ذهنش رو پر کرده اما مجبور به حفظ ظاهر شده، اما مابین آموزش های پیانو و گیتاری که شهراد به شهرزاد میده،یه جایی افسار این عشق از دستش میره..
خلاصه کتاب:
داستان زندگی دختری به نام سودا که خودش به اندازه کافی درگیر مشکلات پدر معتادش هست، اما در این گیر و دار ناخواسته پایش به مشکلات اقتصادی و قضایی شخص تازه از راه رسیدهای هم باز میشود واین سرآغاز فصل جدیدی در زندگی اوست…
خلاصه کتاب:
نیهان دختری ۱۷ساله، به خاطر اینکه ناپدریش میخواد اونو بفروشه، مجبور میشه از خونه فرار کنه... و در طی اتفاقاتی با حسام پسری تنها که خانوادهاش رو از دست داده و عشقی یکطرفه به خواهرخواندهاش هستی دارد، آشنا می شود. آشنایی حسام و نیهان سرآغاز ماجراهایی می شود که...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.