خلاصه کتاب:
سال ها بعد، دختری متولد میشود، دختری که نه از جنس خاک است و نه از جنس گِل، بلکه از نفس خداونده! دختری که با آوردن اسمش، وحشت را وارد قلب انسان ها می کند! آدرینا، الهه ی مرگ الهه ی که مرگ و زندگانی در دستان اوست! الهه ی که وارد عشقی ممنوع میشود و برای رسیدن به معشوقه اش پا بر روی تمام محدودیت ها می گذارد…
خلاصه کتاب:
سورنا جوانی سی ساله که بیست سال پیش خواهرش را زمانی که می خواسته فرزند نامشروعش را سقط کند از دست می دهد. سالها بعد سورنا با دختری به اسم حنا اشنا میشود که پای او را به گذشته ی خواهرش باز می کند و باعث انتقامی دیرینه می شود.
خلاصه کتاب:
بن بست بهشت قصه ی دختری است به نام شاداب خجسته که با سفارش یکی از اقوام پدری اش در یک شرکت مشغول به کار می شود. و ماجراها و اتفاقات شرکت مسیر ارام زندگی او را دست خوش تغییر می کند و در این میان عشق را تجربه می کند…
خلاصه کتاب:
گلمیس افخمی بعد از هشت سال برگشته تا انتقام گذشته رو از آراسپ بگیره. همه چیز طبق نقشه اون پیش میره، اما اومدن یه نفر تموم معادلات ذهنی گلمیس رو بهم میریزه. کسی که داره تلاش میکنه تا گلمیس رو از آراسپ دور کنه…
خلاصه کتاب:
درباره دختری نازپروده است که نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….
خلاصه کتاب:
تبریک میگم آقای مهرجو… بورس امسال به شما تعلق گرفته… از این خبر غیرمنتظره کوروش به قدری هیجان زده شد که بقیه صحبت های رئیس دانشگاه را درست و دقیق نفهمید. وقتی از آن اتاق بیرون آمد اشکان فوری راهش را سد کرد: چه کارت داشتن؟ لبخندی پهن تا آخرین حد ممکن لب های کوروش را از دو طرف کش آورد. برقی از شادی در چشمان سیاهش درخشید. با دست شکل پرواز از فرودگاه را به او نشان داد: داداشت داره میره… میره اوکراین!…
خلاصه کتاب:
سرگرد امیر علی پلیس خشن و متعصبی که به عنوان نفوذی وارد باند مافیا می شود و به دستور رئیس باند و لو نرفتن مأموریت چند ساله اش، مجبور می شود دختر سرهنگ را گروگان بگیرد... و رئیس باند ازش می خواهد به دختر سرهنگ... امیر علی هیچ گاه فکر نمی کرد برای نجات جان دختر سرهنگ مجبور شود چنین اجباری را قبول کند و کینه ی انتقام را در دل دلارام بکارد. یک رمان مرموز و هیجانی و فوق العاده خواص...
خلاصه کتاب:
ترلان دختر شاد که به واسطه بلد بودن دارویی گیاهی، میتونه هر سوختگی شدیدی رو درمان کنه. این کار رو توی دانشگاه انجام میده و… بعد اتمام درسش، به شهر خودش برمیگرده، مردی دنبالش میاد و از ترلان میخواد تا زخمهاش رو درمان کنه و روزبه مدتی رو همخونه ترلان بشه و..
خلاصه کتاب:
در اولین قسمت رمان (پرواز را به خاطر بسپار) خواندیم که امین، سوپر استار سینما، با پیدا کردن دفترچه خاطرات مریم و پی بردن به راز سر به مهر او متحول می شود و برای کمک گرفتن و حلال طلبی از مریم، نزد حاج آقا نیکو سرشت می رود. مریم بر خلاف میل قلبی و به خاطر باز یافتن آبروی از دست رفته اش با توصیه حاج آقا نیکو سرشت به عقد امین در می آید. امینی که عاشق مریم است و می داند هنوز از طرف مریم بخشیده نشده است…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.