خلاصه کتاب:
دختری داریم بی پناه که کل زندگیش بازیچه زیاده خواهی اطرافیانش بوده، به اجبار با پسری عقدش میکنن و وارد بازی کثیف خون خواهی و انتقام میشه. پسر خشن و خشک نداریم برعکس پسری داریم از دیار عشق و محبت ولی بخاطر خوشبختی عشقش پا روی دلش میذاره…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.