خلاصه کتاب:
شبانه دختری است که عاشق عکاسی ست اما برادرش شدیدا با این قضیه مخالف است. بدون اطلاع خانواده برای یک مصاحبه میرود و در مسیر برگشت تصادف میکند در آمبولانس متوجه میشود هیچ چیز تصادفی نیست و سرنشینان ماشین و حتی مرد مرموزی که به ظاهر عابر بوده و سوار ماشین شده هم همگی بخشی از یک نقشه هستند. پازلی که باید حل شود.
خلاصه کتاب:
روایت عشق پر تب دامون و باران که بنا به دلایلی سال ها از هم جدا می افتند ولی دنیا کوچیک تر از اونیه که جلوی عظمت عشقشون قد علم کنه... روایت رازی که عظمت عشق رو به تصویر می کشه و... پیچیدن سرنوشت عشق دامون و باران در سرگذشت آن راز و...
خلاصه کتاب:
من چاوش خان بزرگمهر مردی که به قدرت و بی رحمی معروفه، اعتراف میکنم توی همون نگاه اول با دیدن دستیار بزرگترین رقیبم قلبم لرزید! برای انکار اون حس دست به هرکاری زدم حتی آزارِ اون دختر، اما قدرت عشق بیشتر بود و تنها زمانی متوجه مبتلا شدنم بهش شدم که خیلی دیر شده بود! اون دختر سرکش و لوند باید مال من می شد به هر قیمتی، حتی نابود کردن…. عشقی داغ و رقابت بین دو ابر قدرت… رابطه ای ممنوعه و جنون!
خلاصه کتاب:
جمعیت زیادی اطراف دختری که روی زمین افتاده بود جمع شده بودن. از دور داشتم نگاه می کردم، صدای گریه و زاری زنی که مشخص بود مادر دختره س توی اتوبان می پیچید. شروع کردم به قدم برداشتن سمت جمعیت. سعی داشتم از بین آدمایی که به تماشای زن و دختر بیهوشش نشسته بودن، راه خودمو باز کنم…
خلاصه کتاب:
داستان در مورد یه دختر به نام تابش. متاهل هست و داره با همسرش زندگی میکنه....تابش بچه پرورشگاه بوده و سختی های زیادی کشیده اما حالا یه زندگی اروم داره .... عاشق شوهرشه و اونو خیلی دوست داره ...اما در زندگیش یه اتفاقی میوفته ...باعث میشه زندگی تابش دست خوش تغیراتی بشه و زمانی میرسه که باید انتخاب کنه ...
خلاصه کتاب:
من حلمام، کسی که محکوم شد به عذاب مطلق. درست وقتی که دنبال کارهای عروسیم بودم توسط دشمن پدرم دزدیده شدم. کسی که رحم و مروت تو وجودش نبود و قلبش پر شده بود از نفرت هرروز و هرشب منو به جرم ناکرده شکنجه کرد. قاتل جسمم، قاتل روحم شد و منو وسیله ای کرد برای انتقام کوفتیش، انتقام خون خانوادش از کسی که ادعا می کرد پدر منه…
خلاصه کتاب:
ونوس با شوهرش علی به بن بست رسیده اما توانایی مراجعه به دادگاه و طلاق گرفتن ندارد. علی سرکار نمیرود و اجازه هم نمیدهد ونوس کار کند. ماهها است که در خانه نشسته و در نهایت فقر با اخلاق گندش سوهان روح ونوس شده. یک شب ونوس به مهمانی یکی از دوستانش می رود تا شغلی برای شوهرش جور کند. بدقولی یک رفیق مجبورش میکند که دیر وقت پیاده به خانه برود. سرنوشتش با دزدیده شدن توسط چند زن تغییر میکند. چشم باز میکند و میفهمد در کشور دیگری است. مردی بالای سرش است که او را رئیس صدا می زنند و به ونوس می گوید بیست و هشتمین نامزد رئیس است …
خلاصه کتاب:
این رمان روایت زندگی دختری به اسم مهتاب است که با دایی ناتنی خود ازدواج میکند. فرود مَردی عصبی است که وقتی متوجه دختر نبودن مهتاب در روز عروسیشان میشود او را به روش های مختلف شکنجه میکند اما غافل از اینکه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.