خلاصه کتاب:
رمان جاوید در من درباره زندگی آرام دختریست که با شروع عملیات ساخت و ساز برابر کافه کتاب کوچکش و برگشت برادر و پسرخالهاش از آلمان ، این زندگی آرام دستخوش نوساناتی میشود.
خلاصه کتاب:
در آشفته بازار شهری پر از #خطر و #قتل و #جنایت ، آتوسا در هجده سالگی پا به بخش دوم زندگی اش گذاشته و پس از چهار سال، فقدان ارزش و اعتماد او را به بخش سومی می کشاند که سخت تر از قبل نبوده، آسان تر نیست. تصاحب داستان دخترهای تنهایی است که جسورانه خود را از میان گرگ ها بیرون می کشند و گاه، نداشتنِ قدرتِ دفاع از حریم و شخصیت، آن ها را از پا در می آورد.
خلاصه کتاب:
لورنزو گمبینی، رئیس مافیای ایتالیا از زندگی خشنش خسته شده. اون مثل یه کهنه سربازه که با زخمهای زیادی از جنگ برگشته. زندگی براش لطافت و لذت نداره تا اینکه یک شب زنی جیبش رو میزنه، جیب رئیس مافیا رو. لورنزو میخواد اعتبار و آبروش رو حفظ کنه پس دنبالش میگرده اما نمیتونه مجازات اسکارلت رو اعمال کنه. اسکارلت همون رنگیه که لورنزو تو زندگیش نیاز داره قرمز آتشین….
خلاصه کتاب:
ضُحا زَهرابی، دختری جوان و زیباست که پس از ده سال به ایران برمی گردد، به بهانه ی اینکه پدرش کمال زهرابی در بستر بیماری است و در واپسین لحظات عمرش خواستار ملاقات با تنها دخترش است. به محض ورود ضحا به ایران، رازی برملا می شود و او تلاش میکند تا متوجه اسرار عمارت زهرابی ها شود. هیچ کس از بازگشت ضحا راضی نیست و درست زمانی که میخواهد وطن را ترک کند و به زندگی سابقش برگردد، ناگزیر به ماندن می شود. با ورود مردی مرموز و غیر قابل نفوذ، همه چیز به نحو دیگری پیش می رود، ضحا برای مسیری که در آن قرار میگیرد آمادگی ندارد!
خلاصه کتاب:
زندگی خانم دو وینتر که با ماکسیم مرموز ازدواج کرده است، باید شاد و کامل باشد، اما شبح انتقام جو ربکا، همسر اول ماکسیم، همچنان سایهٔ طولانی خود را بر سر آنها میاندازد. پس از بیش از ده سال غیبت، به انگلیس برگشتهاند، بهنظر میرسد که سرانجام، خوشبختی نصیب آنها خواهد شد.
خلاصه کتاب:
نیلا نامی دختری که بعد از سال ها به عشق گذشته اش برمی خوره اما رابطه ی سمی که با سپهر داره و درگیرشِ مانع از رسیدن دوباره اش به دانیار مشرقی میشه. بالاخره تهدیدای سپهر کار دستش میده و یه شب توی بیهوشی اسیر دستاش میشه!
خلاصه کتاب:
مینروا دابز می دونه که پایان خوش فقط توی داستان های پریان وجود داره، به خصوص با مردی که برای برنده شدن توی یه شرطبندی، ازش خواسته باهاش شام بخوره. حتی اگه اون مرد، کالوین موریسی خوشتیپ و موفق باشه. برای کال تعهد غیرممکنه، بهخصوص با زنی به بداخلاقی مین. حتی اگه کفش های عالی بپوشه و دلش رو به لرزه بندازه. وقتی در پایان قرارشون با هم خداحافظی می کنن، ارتباطشون رو با هم قطع می کنن و توافق می کنن که دیگه هیچوقت همدیگه رو نبینن. ولی سرنوشت نقشهی دیگهای براشون کشیده و…
خلاصه کتاب:
داستان دختریه ک بخاطر اطرافیانش از خودش گذشته و به تنهایی پرستاری مادر زمین گیر و مریضش رو به مدته ده سال به دوش می کشه و در این مدت ارتباطش به کل با دنیای بیرون رو قطع می کنه و از دوستان و دانشگاه و علاقه مندی هاش دست می کشه! ولی با مرگ ناگهانی مادرش وارد مرحله جدیدی میشه، و کسانی از گذشته با کلی نقاط مبهم…
خلاصه کتاب:
داستان راجع به دختری به اسم گلساست که تنها بامادرش زندگی می کنه دختری زیبا وجذاب که اسیر بابک میشه ولی دخترقصه ما بخاطر مریضی مادرش مجبوربه ترک کشورش میشه و در اونجا به عشق زندگیش می رسه …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.