خلاصه کتاب:
مهتا، دختریست که با قدرت بینهایت پدرش در عمارتی عظیم، بزرگ میشود. امیر، پسریست که در دست سالارخان سخت زندگیکردن را میآموزد و عشقی که این میان ناگفته میماند و نابود میشود اما ….
خلاصه کتاب:
امیر حکیمی تاجر معروف فرش دستبافت ایرانی و صاحب شرکت حکیم بافت تبریز، مردی که سالها مخفیانه عاشق طراح جوان شرکتش بوده. درست چند روز بعد از نامزدی با مارالی که سالهای عاشقش بوده متوجه رازی از گذشته میشه...رازی که همه چیز رو از بین میبره مادر مارال عشق اول پدرش بوده و مسبب خودکشی مادرش... حالا امیر مونده و دلی که رفته و خونی که روی زمین مونده رابطه ای داغ و عشقی ممنوعه که آبروی خاندان سرشناس و ثروتمند حکیمی رو به خطر میندازه و رسوایی بزرگی به بار میاره.
خلاصه کتاب:
جاستین زنی مستقل و مهربون که معروف به دوشیزه ی باشخصیته حسابی به قوانین و اصولش پایبنده و حسابی هم برای دوست هاش ارزش قائله و از این رو برای یک روز به جای دوست صمیمیش که مریض هست. حاضر میشه تو یه روز بارونی برای یک شرکت بزرگ ساختمان سازی سفارش گل ببره و تحویل بده .ولی از شانس گندش و روز بارونی با افتضاح ترین سر و وضع با رییس خوشگل و جذاب و مغرور اون شرکت مواجه میشه و به خاطر اخلاق خاص خودش و نفرت از پولدار ها همونجا با اقای رییس گنده بک دهن به دهن میذاره…
خلاصه کتاب:
من بیست و یک سال داشتم که فالگیر آینده مرا خواند: بعنوان تنبیه برای جنایات شما فقط یک زن را دوست خواهید داشت... اما او هرگز شما را دوست نخواهد داشت. من حتی یک کلمه از آن ها را باور نمیکردم. تا اینکه تقریباً ۱۰ سال بعد “سوفیارومانو” رو دیدم. دو سال از تنهایی تلخ گذشته. زنی که دوستش دارم حالا زنی هست که ازش متنفرم… من هر شب خودم رو غرق در زنان زیبا میکنم. و به خودم میگم که بخت و اقبال چیزی جز کلاه برداری نیست. ولی بعدش مادرش ازم خواست باهاش ازدواج کنم. من گفتم باشه. حالا اون زن تا ابد مال منه…
خلاصه کتاب:
آریانا دختر امروزی که از طرف دانشگاه به دیدن یک مجموعه تاریخی میره و اونجا با لمس گردنبندی عتیقه به گذشته و ۲۵۰۰ سال قبل سفر میکنه، و با مفهموم عشق، انتقام دشمن و دسیسه روبه رو میشه زمانی که میخواد به آرامش برسه و با آتانس زندگیش رو شروع، درس زمانی که بیخیال زندگی حالش شده به زمان خودش برمیگرده و…
خلاصه کتاب:
بازگشت به مالهام برای من کار آسانی نبود. مالهام… جایی که بذر بدبختی ها و شکست تلخ من کاشته شده بود. شکستی که زندگی من را به قدری تحت تاثیر قرار داده بدهد که، تنها امید به انتقام هدایت کننده ی روز و شب من در دارالمجانین ” رویال اوکاس” در ” منستون” شود. هنوز هم نمی دانم چطور توانستم تمام آن دو سال را در آن دیوانه خانه دوام بیاورم! بی شک اگر کمک های “جرمی بارون” نبود به دیوانه ای واقعی تبدیل می شدم .
خلاصه کتاب:
سوپرایز این لحظه داستان مردی به نام شهرام است که به خاطر مشکلاتی که به خاطر زخم هایی که از گذشته خورده و از محبوبه دلش چرکین شده، با آمدن محبوبه و ادعای عاشقی اش تصمیم میگیرد او را عقد کند، اما حسابی برای او خواب هایی دیده…
خلاصه کتاب:
۳۶۵ روز راوی رابطهٔ پرهیاهویی میان لورا یک دختر جوان لهستانی متصدی فروش اجرایی و یک سرکردهٔ خوش هیکل و جذاب مافیای سیسیلی به نام ماسیمو است. ماسیمو پس از مرگ پدرش در راس خاندان مافیای خود قرار میگیرد و دلدادهٔ لورا میشود. سپس لورا را می رباید و از او میخواهد که به وی ۳۶۵ روز مهلت دهد. اگر در این ۳۶۵ روز دختر به او دل نبست، آزاد است و میتواند برود
خلاصه کتاب:
محبوبه دختر روستایی شر و شیطانی است که در جایی دور افتاده زندگی می کند، او برخلاف خانواده و فرهنگ سنتی که دارد بشدت بلند پرواز، مغرور و اعتماد به نفس کاذبی دارد. جوری که همه او را به عنوان گاو پیشانی سفید روستایشان می شناسند و هیچ مردی حاضر نیست با او ازدواج کند. دست بر قضا سرنوشت، یک جوان امروزی، به نام بهروز را سر راهش قرار می دهد، که او هم هدفی جز سو استفاده از محبوبه ندارد و بعد از مدتی او را تنها می گذارد و از آن ابادی میرود…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.