خلاصه کتاب:
این رمان در مورد دختری به نام ونوس است که به تازگی در یک شرکت مشغول به کار شده است. رابطه ی عاشقانه عمیقی بین ونوس و آروین (پسر رئیس شرکت) برقرار می شود اما همه چیز با ورود پدر آروین، عماد به هم می ریزد و ونوس مجبور به ازدواج با عماد می شود تا اینکه…
خلاصه کتاب:
مثل -: اولین بوسه ! اولین نوازش! اولین هم خوابی! اولین عشق! اولین حسرت! اولین نفرت! اولین ترس و اولین تنهایی را! مضحک تر از این مگر وجود دارد که تو اولین هایت را با پدر خوانده ات تجربه کردی؟؟!! متاسفم که اولین عشقت پدرخوانده ات بود و متاسفانه بردارت خواندهات!
خلاصه کتاب:
لیلی دختری با تمام دخترانگی هاو دنیایی از جنس عشق و بی تجربگی، قدم به دنیای جدیدی از عاشقی و دیوانگی میگذاره و دوست دار مردی یک ده و نیم بزرگتر از خودش میشه. مردی با گذشته ای پرتجربه و خاکستری، که حاصلش دختری بنام پروانه است، که تنها چند سال با دلبر کوچولوی داستان اختلاف سنیشونه. این عشق پر از اتفاق و دوری های تلخه، که در آخر به زندگی ای شیرین و لبریز از آرامش ختم میشه…
خلاصه کتاب:
یک سال از بهم خوردن عقد عاشقانهی ستاره میگذرد و حالا صفحهی جدیدی با نام “پولاد” با عنوان”همسر” در زندگیش باز شده است. صفحهای خالی از عشق و محبت و مملوء از دوری و… که با دزدیده شدن ستاره در یک شب سرد بارانی ابرهای سیاه و سفید بر زندگیشان سایه میبندند. که با استعفای پولاد و عوض شدن مسیر شغلش، برگ جدیدی در صفحهی زندگیشان باز میشود!
خلاصه کتاب:
مهدیه دختری که برای تحصیل از مشهد به تهران میاد و با مردی مغرور و جذاب سرگرد امیرسام سلطانی آشنا میشه… همیشه با هم کل کل و لجبازی میکنن ولی کم کم بطور جنون وار دلباخته هم میشـن… تا اینکه روزی که قرار بود عقد کنن امیرسام دچار یه سوءتفاهم بزرگ میشه و مهدیه رو از خودش میرونه در صورتی که داستان یه چیز دیگس… ولی بعد مدتـها دوباره با هم روبه رو میشـن و مهدیه زمین تا آسمون با مهدیه قبل فرق کرده… پسری مغرور و عاشق و دختری لجباز و دلبر….
خلاصه کتاب:
پسر داستان عاشق یک دختر میشه و میاد خواستگاری و ازدواج میکنن بعد از چند مدت رفتار پسر داستان عوض میشه و دختر داستان رو طلاق میده و بعدا دختر داستان میفهمه شوهرش بهش دروغ گفته و این طلاق یک راز داشته…
خلاصه کتاب:
راه های نرفته بسیارند، رازهای نادانسته نیز، و زندگی کتابی ست که فصل های ناخوانده بسیار دارد. مگو: تا کی؟ تا چند؟ کتاب را ورق بزن، گام بردار، زندگی بر چکاد عشق، روزی گل خواهد داد.
خلاصه کتاب:
آرشام رئیس بیرحمی که بعد از خیانت معشوقش تبدیل به بیرحم و مکارترین فرد روی زمین میشه… انتقام میگیره از دخترای بیگناهی که تنها گناهشون هم جنس بودن با معشوقشه.. حالا که آرشام توی فریب دخترا قهار شده نورا به عنوان مترجم پا به شرکت قتلگاه احساسوار میذاره که یه ببر زخمی منتظر به دام انداختن سوژه بعدیشه!اما در این میان استاد دانشگاه نورا عشق قدیمی خیانتکار خودش از آب درمیاد که از عمد وارد دانشگاه شده تا باز به نورا نزدیک بشه که از قضا این استاد پسر دایی آرشامه!اما خانوادهی نورا با خانوادهی پر نفوذ آرشام چه ارتباط دیرینهای میتونند داشته باشند و دقیقا نورا کیه!!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.