رمان نو
دانلود رمان جدید pdf و بدون سانسور
رمان نو
دانلود رمان تا آخرین نفس شادی صالحی

دانلود رمان تا آخرین نفس شادی صالحی بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان تا آخرین نفس از شادی صالحی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

پانیذ که با پسری به نام رادمهر دو ساله نامزد هستند و برای آیندشون کلی برنامه ریزی کردند، اما با یک مسافرت تمام برنامه ریزی هاشون برای آینده خراب می شود و اتفاقای خیلی عجیب می افتد که…!

خلاصه رمان تا آخرین نفس

تقریبا ده دقیقه بعد جلوی یه کافه رستوران شیک وایستاد و پیاده شدیم. وارد شدیم و یه گوشه رستوران روی یه میز دونفره نشستیم. دوتا لازانیا سفارش دادیم و مشغول شدیم بعد از تموم شدن غذامون رو به رادمهر گفتم: جناب نمیخای حرف بزنی؟ -پانیذ من حرفامو میزنم بین حرفم نپر خب؟ اداشو دراوردم و باشه ای گفتم که شروع کرد! -ببین عشقم، ما قرارمون شیش ماهه دیگس، بابام یه پیشنهاد کار داد ببین اگه این کارو تموم کنم دوماه بعدش یعنی هشت ماهه دیگه با دست پر میریم ،اصلا لازم نیست خونه کوچیک بگیریم تا بتونیم بعدش یه جای بهتر بریم یه راس میریم تو دل پاریس تو شیک

ترین جایع پاریس، فقط کافیه بجای شیش ماه هشت ماه صبرکنیم همین! نفسی کشیدم و گفتم: حرف بزنم؟ سری به نشونه مثبت تکون دادم و یه جرعه آب نوشید. -رادمهر من میترسم،میترسم نشه دلم شور میزنه این همه برنامه ریختم از این همه مانع رد شدیم تا کارامون اوکی شد، قول بده خراب نشه! دستمو گرفت و گفت: قول میدم قربونت برم، فقط هشت ماهه دیگه صبر کن به تموم آرزوهامون میرسیم ! نفسی کشیدم و سعی کردم دلشورمو پنهان کنم و لبخندی زدم. مسیجی رو گوشیم اومدم ک دستمو از زیر دست رادمهر کشیدم بیرون و به گوشیم نگاه کردم. Mom: پانیذ جان ما امشب خونه عموت

میمونیم یا بمون پیش رادمهر یا به رادمهر بگو بیاد پیشت تنها نباشی عزیزم! Me: باشه مامان جان نگران نباش. گوشیمو گذاشتم رو میز که رادمهر سوالی نگاهم کرد و پرسید: کی بود؟ -مامانمه میگه شب نمیان یا برو پیش رادمهر یا بگو بیاد پیشت! خنده شیطانی کرد و خم شد رو میزد وگفت: عههه؟ یعنی میگی امشب تنهاییم؟ دهنمو کج کردم و گفتم: گگگ زهرمار بیشعور. خنده ای کرد و رفت تا میزو حساب کنه، منم از جام بلند شدم و منتظرش واساده بودم که متوجه شدم دختر صندوق دار انگاری داشت نخ می داد. یکم نزدیک تر شدم و متوجه حرف زدن با نازش با رادمهر شدم. چشمامو ریز کردم..

دانلود رمان تا آخرین نفس شادی صالحی بدون دستکاری و سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
پانیذ که با پسری به نام رادمهر دو ساله نامزد هستند و برای آیندشون کلی برنامه ریزی کردند، اما با یک مسافرت تمام برنامه ریزی هاشون برای آینده خراب می شود و اتفاقای خیلی عجیب می افتد که…!
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    تا آخرین نفس
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    شادی صالحی
  • ویراستار
    شادی صالحی
  • طراح کاور
    رمان نو
  • صفحات
    44
  • منبع تایپ
    رمان نو
لینک های دانلود
  • noadmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان عشق به سبک من فاطمه علیدوستی pdf (2) دانلود رمان هوادار حوا فاطمه زارعی pdf (2) دانلود رمان افسون سردار مهری هاشمی pdf (2) دانلود رمان گیلاس ترش الن الن دادخواه pdf (1) دانلود رمان عهد گل شببو (جلد سوم) تسا دیر pdf (1) دانلود رمان رثا زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو pdf (1) دانلود رمان لهیب سحر ورزمن pdf (1) دانلود رمان حوالی کیلومتر دوده ده شقایق لامعی pdf (1) دانلود رمان حوالی حوا زهره خواجه پور pdf (1) دانلود رمان اوباش تمنا زارعی pdf (1) دانلود رمان زیر باران زهرا ارجمندنیا pdf (1) دانلود رمان یار باش شقایق عفراوی pdf (1) دانلود رمان تمام آنچه دارمی آسیه احمدی pdf (1) دانلود رمان میراث نگار ر نگار رقندی pdf (1) دانلود رمان هم دوست هم دشمن هلیا عسگری pdf (1) دانلود رمان ملکه منزوی ن ننین آقایی pdf (1) دانلود رمان فصل دیوونگی آذین بانو pdf (1) دانلود رمان یادگار نرگس مائده باوندپور pdf (1) دانلود رمان ابرها بیهوده می بارند yassi_sh pdf (1) دانلود رمان آرکان صبا ترک pdf (1) دانلود رمان حسی به رنگ سبز جنس آسمان جنس آسمان شادی منعم pdf (1) دانلود رمان عیان آذر اول pdf (1) دانلود رمان طعم تلخ اسپرسو سان سان pdf (1) دانلود رمان سرآسیمگی م_راهپیما pdf (1) دانلود رمان شعله نقره ای (جلد سوم) کارپو کینرد pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 1460 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.