خلاصه کتاب:
ماهان جاوید تمام عمر سعی کرده آدم خوبی باشه، یه فرزند خوب، یه برادر خوب، یه وکیل خوب، اما کسی نمیدونه توی دلش چه نفرت عجیبی ریشه داره. اون یه آدم دوست داشتنی و جذابه اما به وقتش که بشه میتونه خشن و انتقامجو هم باشه. و حالا بعد ۲۵ سال، مجبوره پروندهای رو برداره که همه ی خشم و نفرتش رو بیرون میکشه. اون برای خاموشکردن آتیش وجودش دست به هرکاری میزنه، حتی اگه اون کار بهم ریختن زندگی دختری باشه که آزارش به یه مورچه هم نمیرسه بگیره…
خلاصه کتاب:
توی یکی از همین برجای بلند و سر به فلک کشیده شهر پر از دود و آلودگی شهر تهران مردی زندگی میکنه که سال هاست تاری از تنهایی به دورخودش تنیده و تموم زندگیش توی کارش شده... این مرد تنها، یه مرد بی معاشرته که به اجبار پدرش پا تو محله ای میذاره که براش یه دنیای ناشناخته ست یه دنیا با آدم های جورواجور و رنگارنگ که هیچ کدومشون شبیه به اون نیستن... تواین محله و دنیای ناشناخته دختری رو میبینه که کاملا نقطه مقابلشه...
خلاصه کتاب:
نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش رو راضی کنه و دانشگاه شهر دیگه بره، مردی که در ظاهر هدفش کمک به استقلال نغمه است اما در باطن ... برنامه دیگه ای برای نغمه داره!
خلاصه کتاب:
اسرا یه دختر مذهبی و دانشجو بود که مثل بقیه ی دخترا منتظر شاهزاده ی سوار بر اسب سفید زندگیش بود و حتی تو خیالاتش هم تصور نمیکرد مرد زندگیش همون افسر پلیس گیج و عجیبی باشه که به طور اتفاقی تو یه شب تابستونی سر از اتاقش درمیاره و بهش دست درازی میکنه… بعد اون شب اسرا موند و یه تن دست خورده و روح زخمی که پیشنهاد ازدواج اون مردو قبول نمیکرد اما اینبار بازهم سرنوشت بیکار ننشست…
خلاصه کتاب:
امیر حکیمی تاجر معروف فرش دستبافت ایرانی و صاحب شرکت حکیم بافت تبریز، مردی که سالها مخفیانه عاشق طراح جوان شرکتش بوده. درست چند روز بعد از نامزدی با مارالی که سالهای عاشقش بوده متوجه رازی از گذشته میشه...رازی که همه چیز رو از بین میبره مادر مارال عشق اول پدرش بوده و مسبب خودکشی مادرش... حالا امیر مونده و دلی که رفته و خونی که روی زمین مونده رابطه ای داغ و عشقی ممنوعه که آبروی خاندان سرشناس و ثروتمند حکیمی رو به خطر میندازه و رسوایی بزرگی به بار میاره.
خلاصه کتاب:
۳۶۵ روز راوی رابطهٔ پرهیاهویی میان لورا یک دختر جوان لهستانی متصدی فروش اجرایی و یک سرکردهٔ خوش هیکل و جذاب مافیای سیسیلی به نام ماسیمو است. ماسیمو پس از مرگ پدرش در راس خاندان مافیای خود قرار میگیرد و دلدادهٔ لورا میشود. سپس لورا را می رباید و از او میخواهد که به وی ۳۶۵ روز مهلت دهد. اگر در این ۳۶۵ روز دختر به او دل نبست، آزاد است و میتواند برود
خلاصه کتاب:
محبوبه دختر روستایی شر و شیطانی است که در جایی دور افتاده زندگی می کند، او برخلاف خانواده و فرهنگ سنتی که دارد بشدت بلند پرواز، مغرور و اعتماد به نفس کاذبی دارد. جوری که همه او را به عنوان گاو پیشانی سفید روستایشان می شناسند و هیچ مردی حاضر نیست با او ازدواج کند. دست بر قضا سرنوشت، یک جوان امروزی، به نام بهروز را سر راهش قرار می دهد، که او هم هدفی جز سو استفاده از محبوبه ندارد و بعد از مدتی او را تنها می گذارد و از آن ابادی میرود…
خلاصه کتاب:
سالومه دختری از نسل امروز، که دست روزگار او را در مسیر زندگی خواهر و برادری قرار می دهد و آنها سرنوشتش را، دگرگون می کنند.تصمیمی که مسیر زندگی سالومه راتغییر می دهد.
خلاصه کتاب:
شهزاد مرموزترین نوهی خانوادهی الماسی، تصمیم میگیرد از نیمهی تاریکِ زندگیاش فاصله بگیرد اما برای آخرین بار بازی به راه میاندازد که از کنترل خارج میشود و با مردی گره میخورد که آن را تبدیل به بازیِ مرگ و زندگی میکند…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.