خلاصه کتاب:
دختری که مجبور به کار در یک سازمان ترور و جاسوسی در سانفرانسیسکو میشه… دختری از جنس هِـروئین! گُمشدگانی در دِل سختی های زندگی! خانواده ای از هم پاشیده! اعتیاد، مرگ!اسیران مجبور به خدمت در یک سازمان جاسوسی دُختری که مادر نَشُد و در اوج سختی مادَری کَرد! زَنی از دیار اِنتقام! مَردی که اسطوره بود! و در آخر مَردی که آرام بود! چه می شود پایان این جنگ نا برابر زندگی؟
خلاصه کتاب:
دختری که تنهاس و برای گذروندن زندگی، دست تو کیف و جیب ادم ها میکنه!… دزد!… اَمینه. دختری که معماها تو زندگیش هست. مثل تنها بودنش! تو یکی از همین دزدی ها با پسری اشنا میشه که نقاش! عماد… درست زمانی که امینه در حال زدن کیف عماد بوده وارد یه دنیای دیگه میشه. دنیایی که خیلی دوره… به اندازه چهار صد سال! تو اون دنیا عاشق میشه، تو راه عشق به خدا میرسه!
خلاصه کتاب:
یک هکر دروغ رو دوست نداره و احتمالا با یک دروغ ساده کل رابطهاش رو با شما خراب می کنه! فهمیدن حقیقت هم براش سخت نیست. چون به داخل هر چیزی (ذهنتون یا سیستمتون … ) به راحتی دسترسی داره، پس بهتره همیشه باهاش صادق باشید یا ازش فاصله بگیرید…! البته فاصله گرفتن به نفع تونه، چون: ، بودن با یک هکر به شدت خطرناکه ،
خلاصه کتاب:
بغض کرده بهت زده دستمو رو شکم تختم گذاشتم باورم نمیشد!… حیرت زده خندیدم بی شک دروغ محض بود! با صدایی که تو گوشم اکو شد چشمام از شدت ناباوری سیاهی رفت با حس دستش رو شونه ام فهمیدم که خواب نیستم! _میخوای سقطش کنی؟ ته دلم خالی شد وحشت زده لب گزیدم: من… من… نمیتونستم… با فکر به آینده اش احتمال اینکه یک درصد بخت بدش به مادرش بره بیچاره وار بغض کرده زانومو بغل کردم: _نمیدونم… نگران کلافه نگاهش تو صورت رنگ پریده ام چرخوند. _نگهش دار هرچی باشه تو مادرشی…
خلاصه کتاب:
صارم دختر ۲۴ ساله ایی که همراه مینو مادرش زندگی بدون بابا اردشیر و خواهرش مونا را می گذرانند. خانواده پدری مارال دچار اتفاق هایی می شوند و با رفتن مارال و مینو پای مردی به قول مارال منبسط و منقبض خان به روزمره های مارال باز می شود…
خلاصه کتاب:
نهال مهندس ماهر و زبردستی که به پیشنهاد یک شرکت ایرانی برای کار برخلاف خواسته ی خانواده ش، که از قضا خاله و شوهر خاله ش هستند وارد ایران میشه. با رئیس شرکت که مسیح نامی هست آشنا میشه و به واسطه ی اتفاقی که چند روز بعد آمدنش به ایران توسط شخص مزاحمی که از آشناهای قدیمی نهال هست، به اجبار به مسیح حکمت نزدیک تر میشه که این نزدیکی ناخودآگاه پرده از رازهای بزرگی از زندگی هر دو برمی داره…
خلاصه کتاب:
چهارشنبه داستان دختری که با عشقی ممنوعه تا آستانه خودکشی هم پیش می رود، خانواده ای آشفته و پدری که با اشتباهی در گذشته آینده بچه های خود را تحت تاثیر قرار داده ،مستانه با التماس مادرش از خودکشی منصرف می شود و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهائی عجیب عشق واقعی خود را پیدا می کند…
خلاصه کتاب:
دختری به نام آرام ناامید از پیداکردن یه کار خوب، میخواد یه شغل پسرونه انتخاب کنه، و برای این که این شغل رو بهش بدن، مجبوره تغییر شکل بده و یه جورایی خودشو به شکل پسر در بیاره. حالا با این ریخت و قیافه جدید و سیبیل انگلیسی و کت شلواری که اتوش هندونه قاچ میکنه، میره تا پرستار یه پسر شر و شیطون بشه و تو روند رمان، اتفاقات جالب و هیجان انگیزی برای آرام میوفته که خوندشون خالی از لطف نیست…
خلاصه کتاب:
آریا فروهر برای بچه هاش پرستار میگیره اونم کی دنیز خانم مرادی که تو شیطنت و خراب کاری رو دستش بلند نشده حالا چی میشه این آقا آریا به جای مواظبت از ۳ تا بچه ها باید از ۴ تا مراقبت کنه اونم بلاهایی که دنیز بچه ها سر باباشون میارن که نگم… این وسطا آقا آریا نمیدونه کی دلشو برای ملکه عذابش داده رفته…
خلاصه کتاب:
زندگی پر فراز و نشیب رضا انجمن، یکی از برجسته ترین اساتید ادبیات دانشگاه، استادی به ظاهر موفق با شخصیتی ملول و آزرده که کسی علاقه ای به او ندارد و تنهاست، روزی از پشت پنجره دانشکده، ریما، دانشجوی فعال و ممتازی را می بیند که با شتاب به پشت پرچین درختهای...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.