خلاصه کتاب:
این رمان روایت زندگی دختری به اسم ترنج که تک دختر خانواده سرشناس فرهیِ که با عمو و پسراشو مادر بزرگ و پدربزگش و مادرش و خانواده حسین بابا تو خونه باغ بن بست ۱۷ زندگی میکنن.رمان از شب ازدواج ترنج شروع میشه که میلاد عشق پنج سالش، چند دقیقه قبل از عقدشون جا میزنه. ترنج از این اتفاق داغون میشه و سعی میکنه با خودش کنار بیاد. اما بعد از گذشت چند ماه دوباره سر و کله ی میلاد پیدا میشه…
خلاصه کتاب:
نامشروع روایت زندگی جانان است. جانانی که در مهمانی یکی از دوستانش توسط فردی ناشناس مورد دست درازی قرار می گیرد و این در حالیست که فقط چند هفته به عروسیش مانده است. زمانی همه چیز خراب می شود که متوجه بارداریش می شود و این تازه اغاز ماجراست رمانی در سبک تب داغ گناه
خلاصه کتاب:
سپهر قهرمان دوچرخهسواری هستش. بخاطر حل مشکلات اخلاقی که برای خواهرزادهاش پیش میاد، همراه اون پیش یه روانشناس میره. ناردان، روانشناس قصه است و تو همون دیدار اول با لبخند سرخ اناریش جوری دل از سپهر میبره که سپهر حتی خودشم فراموش میکنه، چه برسه به زندگی قبل ناردانش...
خلاصه کتاب:
ماجرای قصه ناتمام درباره زنی به اسم نیلوفر هست که ۱۱ سال از زندگی همراه با همسر و پسرش می گذره و کل وقت خود را صرف امورات آن دو میکند با پیدا کردن یکی از دوستانش بعد سال ها از فیسبوک به اسم شراره ارتباط و دیدار در فضای حقیقی ایجاد میشود دورهمی های زنانه کلید می خورد نیلوفر به همسرش شک میکند و برای این که او را بیازماید دست به امتحان سختی میزند و در واقع میخواهد گره را به جای دست با دندان باز کند توصیف مفصل زندگی طبقه ی آپارتمان نشین مرفه تهرانی (شوهری کاسب که مغازه ای در یکی از پاساژ های صادقیه دارد و زنی خانه دار در آپارتمانی در گیشا)
خلاصه کتاب:
دریا در خانواده ای مذهبی، با تهمت برادرش و فشار خانوادهش برای ازدواج مجبور به فرار میشه... فرار با مردی که هیچ شناختی ازش نداره و نمی دونه آخر راه به کجا ختم می شه... راهی که جز سیاهی، چیزی نداره اما دستی نجات گر زندگیش می شه که اون دست ها خودش بیشتر از هرکسی احتیاج به کمک داره...
خلاصه کتاب:
ایحه هفت سال پیش از خانه و گذشته اش فرار کرده حالا با آشنایی آدمهای تازه سعی داره آدم جدیدی باشه و رایحه گذشته را فراموش کنه. به خانه ویلایی مادر بزرگ المیرا نقل مکان میکند خانه امن است ولی اهالی خانه برای او خطر آفرینند!خطر عشق! رایحه خانواده ندارد رایحه مادر ندارد رایحه پدر ندارد رایحه روح ندارد. رایحه یک آدم بد است با نیت های خوب!
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختریه که علی رقم زندگی خوبی که داره برای ادامه تحصیل میره تهران، که درگیر یه بیماری سخت میشه… و واسه کار میره تو یه شرکت... و اتفاقاتی که این وسط می افته و آینده اش رو تغییر میده…
خلاصه کتاب:
گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سال ها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان می شود. این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم می کنند و شایعهها و حسادت ها در رابطه با آیین به حقیقت می پیوندد. گندم به دنبال راهی برای درمان بیماری او می گردد و...
خلاصه کتاب:
بهناز دختر شوخ طبع و خیال پردازی هست که خلاف میلش به اجبار والدین هنر را رها میکند و در رشتهای که علاقهای به آن ندارد ادامه تحصیل میدهد. پس از فارغ التحصیلی دو سالی را به استراحت میگذراند که این دو سال اعضای خانوادهاش از بیکاری او ابراز نارضایتی میکنند. در نهایت پدرش تصمیم میگیرد او را برای مراقبت از مادربزرگ پیرش که مبتلا به آلزایمر است به روستایی در شمال بفرستد….
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.