خلاصه کتاب:
در تاریکی های زندگی میان هیاهوی خوشی اطرافیانت چه ساده خود را گم میکنی چه ساده دل به کسانی می سپاری که یک روز در زندگیت نقش یه رهگذر ساده را داشتند اما اکنون در نقش سوپر استار زندگیت آنها هستند که خود را گم کرده اند. چه ساده بازیچه میشوی و چه ساده به یک نفر دل خوش میکنی و ساده تر از همه اینها آوای چشمانیست که زندگی تو را از تاریکی به سوی سکوتی خوشنوا هدایت می کند سکوتی که همه تلاش می کنن آنرا بهم بزنند اما او نمی گذارد و اینجاست داستان ما آغاز میشود جدال بین دو معشوق برای تصاحب من…
دانلود رمان نیمی من و این شهر دیوانه گلن من و این شهر دیوانه گلن فرخ نیا رایگان pdf بدون سانسوردانلود رمان نیمی از من و این شهر دیوانه از گلناز فرخ نیا با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیمموضوع رمان :دانلود رمان نیمی من و این شهر دیوانه گلن من و این شهر دیوانه گلن فرخ نیا رایگان pdf بدون سانسور
خلاصه کتاب:
یک ازدواج اجباری که هر دو طرف ازدواج راضی به این زندگی نیستند. پسر داستانمون نامزد هم داره و به خاطر شرایطی این دو تا با هم عقد میکنند و هم خونه میشن و این هم خونه شدن باعث میشه حامی هم بشن و بقیه داستان…
خلاصه کتاب:
مسعود حکمت مرد زخم خورده ای که عشق جوانیش درست روز نامزدیشون اون رو برای همیشه تنها می ذاره و می ره…. ولی سال ها بعد مسعود تبدیل به روان شناس مشهور و جذابی میشه که هر دختری رو شیفته خودش می کنه، عشقش پیشمون بر می گرده و خانواده مسعود اصرار می کنن تا مسعود نامزدش رو ببخشه… مسعود برای رهایی از اصرار های خانواده اش، وارد زندگی پگاه میشه پگاه دختری که از دوس پسرش باردار شده و حالا چاره ای نداره جز اینکه وارد بازیه مسعود بشه ولی…
خلاصه کتاب:
داستان واقعی نگاه به عشق و عاشقی ممنوعه اما عمیق وقتی واقعا عاشقی راهی جز رسیدن نیست… ماجرای عشق و عاشقی واقعی دختری به اسم نگاه هست. طبق روال داستان های واقعی من اسم هارو تغییر دادم و باقی همه واقعیه خداروشکر پایان ماجرا خوشه انشالله که عاقبت هممون خوش باشه.
خلاصه کتاب:
دوست داشتم این لحظه ها را هی کِش بدهم لحظه هایی که فقط مختص خودمان بود. یک جمع دو نفره کوچک که هیچ چیز نمی توانست در آن راه یابد، حتی افکار مرموذی که همیشه در حال تلاش بودند تا ما از بودن هم لذت نبریم…
خلاصه کتاب:
آناستازیا که از رازهای تاریک کریستین ترسیده است، تصمیم به جدایی میگیرد اما نمیتواند کریستین را فراموش کند. کریستین نیز با شیاطین درونی خود در جنگ است و دوباره با پیشنهادی جدید به سراغ اناستازیا می رود که….
نام کتاب: پنجاه طیف تاریکتر (جلد دوم مجموعه چهار جلدی پنجاه طیف)
خلاصه کتاب:
تششعات کمرنگ اما زیبای خورشید کم کم در حال افول بود. جاده به نظر طولانی تر از همیشه و خلوت تر از همیشه به نظر می رسید. با بالا دادن آفتاب گیر که دیگه احتیاجی بهش نبود نگاهی به افق و غروب زیبای خورشید انداختم. دنده رو بالاتر بردم و پام رو روی پدال گاز بیشتر فشردم…
خلاصه کتاب:
این #طحران … #طهران … #تهران را از کف دستم هم بهتر میشناسم. #طحران بزرگ است پر از ماشین، پر از زندگی، پر از کار و پول و نان! #طحران پر است از پارکهای بهغایت دلانگیز، پر از سینما و گالری و جشنواره! #طحران پر است از رنگ و چراغ مرکز خرید، پر از خنده و بی حس سکون! #طهران پر است از دست فروش، پر از کارتنخواب، پر از بیمار! #طهران پر است از ورقفروش، عروسکفروش و تنفروش! #طهران پر است از فقر، پر از غم، پر از تباهی!
خلاصه کتاب:
مچ های سیاه و کبودم نگاه میکنم و باز هم سعی میکنم که بغضم رو عقب بزنم و روی کارم تمرکز کنم. لباس هام رو درست میکنم و میخوام تبلت ثبت سفارش رو بردارم که فرشته وارد کانتر میشه و با لبخندی گرم میاد جلو و بغلم میکنه، “تولدت مبارک غزل خوشگلم.” ازم فاصله میگیره و با یک نگاه به صورتم میفهمه که چه خبره. صورت گرد و بامزه اش میره تو هم و میاد جلو،و”نگو که دوباره با اون عوضی دعوا کردی.”
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.