خلاصه کتاب:
نبات دانشجوی روانشناسی هست که برای پایان نامه اش باید با شهریار جلسات روان کاوی داشته باشه شهریاری که شخصیت مبهم و نهفته ای داره و همه ی در ها رو به روی نبات بسته. همه چیز آروم پیش میره تا این که شهریار شروع به دادن پیشنهاد های عجیبی به نبات میشه و…
خلاصه کتاب:
من سوزانم…تو آمدی قلبم را مال خودت کردی و بد سوزاندیم..و من می آیم به زودی زود..قلبت را از ریشه میکنم و تو نمی دانی من دیگر دختر ساده و ابله اون روز ها نیستم. عوض شده ام…و تو باعثش شدی….
خلاصه کتاب:
وسوسه جنون سلطنت، دستان یک پادشاه اغشته به خون است… شرارت یک عفریت، قلب یک شهر را سیاه کرد.
غارت کردم، انسانیت را و جهنم را در زمین برپا کردم ابلیسی خونخوار از خود ساختم در تختِ خون پادشاهی کردم. رانده شدم از درگاه خدا و جهانی را به تباهی کشیدم شیطانِ مجسم امروز،حُکم دیروزِ چشمانِ توست. من جهان را برایت دوزخ می کنم …
خلاصه کتاب:
همه چیز، سیاهی است و سیاهی… به جایی رسیدهای که نه جلوی پایت را، نه پیش رویت را، نه پشت سرت را و نه خودت را میبینی. گام پَسینت میرسد به پوچی و زمین پشت سرت هم… پر از هیچ… پلی نمانده که خرابش نکرده باشی! آدمی نمانده که پسش نزده باشی! و اینجاست که او میآید… هنگامی که من ماندهام و خودم و یک کولهبار درد و تنهایی! من ماندهام و روحی درهم شکسته و روانی از هم پاشیده… و اوست که دم مسیحاییاش، مرا زنده میکند.مردی از تبار گریگور با گذشتهای تاریک…
خلاصه کتاب:
بنیامین پسر مرموزی که برای به دست آوردن برکه دختری زیبا و معصوم، همه بدهی پدرش رو میده.. برکه برای جبران محبت بنیامین، نامزدی اونو قبول می کنه.. روزی بنیامین از برکه می خواد تا اونو به قراری با رفیقش برسونه و بعد از اون، بنیامین ناپدید میشه.. حالا مدت هاست از بنیامین خبری نیست، پدر، مادر و خواهر برکه توی تصادف کشته شدن و مرد جوانی به اسم محمدامین که قبلا پلیس بوده به شدت دنبال بنیامینه و توی این راه اومده سراغ برکه تا….
خلاصه کتاب:
چهار ساله همه ازش متنفرن... پدر، مادر، برادر، حتی همه ی فامیل با نگاه های پر از نفرت دلش رو بدرد میارن... فقط و فقط به جرم بی گناهی، بی گناهی که تو دادگاه همه گناهکاره... تا اینکه بالاخره بعد از چهار سال غریبه ای رو میبینه که از هر آشنایی براش آشناتره یا شاید هم آشنایی که از هر غریبه ای براش غریبه تره... خودش هم نمیدونه ولی این میشه نقطه ی آغاز دوباره ای برای…
خلاصه کتاب:
دختری سختی کشیده و تنها..دختری که سعی می کنه با اینکه خودش تکیه گاه نداره اما برای تنها کسایی که براش موندن یه تکیه گاه محکم و امن باشه و از هیچ کاری براشون دریغ نمی کنه…دختری شکننده، اسیب پذیر،محکم و با اراده ای قوی که سعی می کنه کسی شکنندگی و اسیب پذیر بودنش رو نبینه…محکم و با اراده قدم برمی داره برای هرچه بهتر شدن زندگی عزیزانش…با تمام قوی بودنش،بازم یه دختره و از جنس احساس..بازم نیاز داره که سر رو شونه ی کسی بذاره و حمایت بشه…دخترى که فک مى کنه دیگه احساس نداره اما…
خلاصه کتاب:
دو تعرض در یک شب و سرنوشتی که بعد از آن با حضور خان بختیاری رقم میخورد. دلوان دختری از تبار کورد که درست شب ازدواج اجباریش با خان یار احمدی فرار میکند و به خانه ی خان بختیاری پناه میبرد اما آنجا با حضور هیرمان، خانزاده ی پر ابهت بختیاری، بزرگترین اتفاق زندگی او رقم میخورد …
خلاصه کتاب:
صدای قلب سلین از چهار فرسخی هم قابل شنیدن بود. کارن خشونت به خرج داد. دستانش را دور بازوی دخترک حلقه کرد و او را از جلوی معرکه دور کرد. -تو اینجا چیکار میکنی دختر؟ چشمان گشاد شده ی سلین، ترس واندکی شوق برای دیدن کارنش داشت: _کارن این معرکه برای توئه … بخدا خودم شنیدم … دست کارن به روی دهان سلین، مهر شد. _هیش…
خلاصه کتاب:
“اسپرسو” اسم رمز عملیاتی است که هم مخفی و مرموز است و هم جذاب و درگیر کننده. پیش از این سه سرگرد دیگر برای کار کردن روی این پرونده به کار گرفته شده اند و این سه فرد به طرز مرموزی ناپدید شده و تنها دو شاخه ی ارکیده پشت سر گذاشته شده است. تا اینکه سرگرد فرزام عظیمی نیا مسئولیت این پرونده هولناک و مهلک را بر عهده می گیرد و برای حل آن از دوستان خود سرگرد شهراد شاهد ، سرگرد اردلان فانی و سرگرد روحان کاویان کمک می گیرد. دکتر آرتان تهرانی ، مشاور و روانشناس ، به عنوان یکی از اعضای تیم به گروه می پیوندد و به این ترتیب جمع آن ها برای رسیدگی به این پرونده ی مخوف تکمیل می شود…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.