رمان نو
دانلود رمان جدید pdf و بدون سانسور
رمان نو

دانلود رمان صفورا فهیمه نعیم آبادی pdf بدون سانسور

دانلود رمان صفورا از فهیمه نعیم آبادی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

تششعات کمرنگ اما زیبای خورشید کم کم در حال افول بود. جاده به نظر طولانی تر از همیشه و خلوت تر از همیشه به نظر می رسید. با بالا دادن آفتاب گیر که دیگه احتیاجی بهش نبود نگاهی به افق و غروب زیبای خورشید انداختم. دنده رو بالاتر بردم و پام رو روی پدال گاز بیشتر فشردم…

خلاصه رمان صفورا

ماندن علی در همان عمارت پدری کنار کربلایی عباس و بی بی ناز دور از ذهن نبود، اما حسین آن طرف حیاط و پشت درختان سپیدار باغ، در عمارت خودش کیا و بیایی به راه انداخته بود که نگو!! از لحاظ خلق و خو چنان به پدربزرگش خان والا کشیده بود که به قول مادرش گویی، پدرش زنده و دوباره بر سیطره ی قدرت و اربابی اش تکیه زده! رأیت به شکایت از حسین پیش علی داد می آوردند و از او تقاضای پا درمیانی می کردند. اما حسین چنان راه را بر خواهر و برادرش (فاطمه و علی) بسته بود.

که عملا هیچ راهی برای نجات دادخواهان پیدا نمیشد. در زمستانی سرد بیان تصمیم ناگهانی کربلایی عباس مبنی بر تقسیم اراضی اش بین مردم طایفه، آنها را در حین ناباوری شاد و حسین را عصبانی و افسار گسیخته کرد تا آنجا که دهان به هتاکی و بی احترامی کردن به پدرش باز کرد! مقابل عمارت کربلایی عباس در حال قدم رو رفتن پدرش را باصدای بلند می خواند و تهدید می کرد -: فکر نمی کنم انقدر پیر و خرفت شده باشی که مشاعرت رو از دست داده و بخوای چوب حراج به مال و اموال آباء و اجدادیمون بزنی!؟

بی بی ناز دست جلوی دهان باز از تعجبش گذاشت و با ابروانی در هم به زبان نکوهش و شماتت در حالی که با چشمهایی نگران کربلایی عباس در خود فرو رفته و متفکر را زیر نظر داشت رو به پسرش گفت: -: قباحت داره! تو از کی انقدر وقیح و بی حیا شدی که به خودت اجازه میدی با پدرت اینطور حرف بزنی؟ لبخند تمسخر آمیز حسین همچون نیشتری زهرآلود بر قلب کربلایی نشست و تکیده ترش کرد . -: چی داری میگی مادر !؟ نمی بینی چطور چوب حراج به دار و ندارمون زده؟ همنشینی با رأیت بسمون نبود که…

دانلود رمان صفورا فهیمه نعیم آبادی pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
تششعات کمرنگ اما زیبای خورشید کم کم در حال افول بود. جاده به نظر طولانی تر از همیشه و خلوت تر از همیشه به نظر می رسید. با بالا دادن آفتاب گیر که دیگه احتیاجی بهش نبود نگاهی به افق و غروب زیبای خورشید انداختم. دنده رو بالاتر بردم و پام رو روی پدال گاز بیشتر فشردم…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    صفورا
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان اجتماعی,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    فهیمه نعیم آبادی
  • ویراستار
    فهیمه نعیم آبادی
  • طراح کاور
    رمان نو
  • صفحات
    نامشخص
  • منبع تایپ
    رمان نو
لینک های دانلود
  • noadmin
موضوعات
دانلود رمان عشق به سبک من فاطمه علیدوستی pdf (2) دانلود رمان هوادار حوا فاطمه زارعی pdf (2) دانلود رمان افسون سردار مهری هاشمی pdf (2) دانلود رمان گیلاس ترش الن الن دادخواه pdf (1) دانلود رمان عهد گل شببو (جلد سوم) تسا دیر pdf (1) دانلود رمان رثا زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو pdf (1) دانلود رمان لهیب سحر ورزمن pdf (1) دانلود رمان حوالی کیلومتر دوده ده شقایق لامعی pdf (1) دانلود رمان حوالی حوا زهره خواجه پور pdf (1) دانلود رمان اوباش تمنا زارعی pdf (1) دانلود رمان زیر باران زهرا ارجمندنیا pdf (1) دانلود رمان یار باش شقایق عفراوی pdf (1) دانلود رمان تمام آنچه دارمی آسیه احمدی pdf (1) دانلود رمان میراث نگار ر نگار رقندی pdf (1) دانلود رمان هم دوست هم دشمن هلیا عسگری pdf (1) دانلود رمان ملکه منزوی ن ننین آقایی pdf (1) دانلود رمان فصل دیوونگی آذین بانو pdf (1) دانلود رمان یادگار نرگس مائده باوندپور pdf (1) دانلود رمان ابرها بیهوده می بارند yassi_sh pdf (1) دانلود رمان آرکان صبا ترک pdf (1) دانلود رمان حسی به رنگ سبز جنس آسمان جنس آسمان شادی منعم pdf (1) دانلود رمان عیان آذر اول pdf (1) دانلود رمان طعم تلخ اسپرسو سان سان pdf (1) دانلود رمان سرآسیمگی م_راهپیما pdf (1) دانلود رمان شعله نقره ای (جلد سوم) کارپو کینرد pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 1460 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.