دانلود رمان منفصل از شادی جمالیان با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
گل‌میس افخمی بعد از هشت سال برگشته تا انتقام گذشته رو از آراسپ بگیره. همه چیز طبق نقشه اون پیش می‌ره، اما اومدن یه نفر تموم معادلات ذهنی گل‌میس رو بهم می‌ریزه. کسی که داره تلاش می‌کنه تا گل‌میس رو از آراسپ دور کنه…
خلاصه رمان منفصل
با آمدن شنتیا در جایم تکانی خوردم، لیوان خالی را روی میز کنارم گذاشتم و با یک اشاره بلند شدم. شنتیا خودش را به من رساند و گفت: به به گل میس افخمی،منور کردن اینجا رو! -یطوری میگی انگار داشتی با شمع به اینجا روشنایی میداد من مثل یه لامپ دویست پریدم وسط. شنتیا بلند خندید نگاهش را از من گرفت و گفت: همیشه اینقدر شوخ طبع نیستی! بی‌حوصله گفتم: سالی یه بار اتفاق میفته. به صورتم نگاه کرد و پرسید:پس برای بقیه اش تا سال تحویل سال دیگه منتظربمونم؟ سری به نشانه تایید تکان دادم.بی تفاوت به جوابی که شنیده بود گفت:
بیا بریم با چندنفر آشنات کنم.-اگه قصد نداشته باشم با کسی آشنا بشم چی؟ چشم‌هایش را ریز کرد و گفت: میشی! با جدیت به صورتش نگاه کردم و گفت: بابا میخواد باهات آشنا بشه! ابرویی بالا دادم. _پس پای باهر بزرگ در میونه باشه بریم دیدن کسی که به روزگاری کل اهالی پروژه دوست داشتن شوگر ددی شون بشه. شنتیا لبخندی زد در حالی که دوشادوشم به سمت دیگر وشـم به سمت دیگر سالن می آمد گفت: اینکه توی گذشته بودی خوبه، شاید برای باج گرفتن از بابا خاطرات تو به کارم بیاد. نگاهش کردم و گفتم: تو که زیر بلیت نمیری. در جایش
ایستاد دست هایش را در جیب شلوار کتانش کرد و تازه فهمیدم امروز هم ظاهر رسمی ندارد. شلوارکتان با پیراهن پوشیده با کفش اسپورت و برخلاف بقیه آدم هایی که ظاهرشان کاملا رسمی بود در مهمانی جولان میداد. با نگاهی دقیق به صورتم پرسید: تو جواب منو نمیدی ولی آمار منو میگیری؟ _یه زمانی لازمم میشد. لبی تر کرد و پرسید: دقیقا کی؟ وقتی نقشه کشید آراسپ رو به خاک سیاه بنشونی؟ فکر میکنی من دو تا گوش مخملی دارم؟ نمیدونم تو باعث شدی چک های شخص آراسپ پخش بشه و زیرپوستی کل هیئت مدیره رو مجبور کردی خلاف اون پروژه نظر بدن؟
