خلاصه کتاب:
الهه یه دختره شاده، وارد یه روستا میشه که ارباب اونجا پسر عموشه و... من، منم... مهم نیست اگه تو از من خوشت نمیاد... تو عادت کردی به چیزای یک نواخت تفاوت من برات قابل درک نیست... من یه دخترم با چشمای قهوه ای و موهای قهوه ای... یه چهره ی عادی... اما افکار خاص... من اون چیزی که میخوامو آرزو نمیکنم... اونو میسازم...
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری به اسم آرمینا ست که برای داداش دوقلوش به نام آرمین اتفاقی میوفته و مجبور میشه واسه یه مدت نقش داداش دو قلوش رو بازی کنه و در همین راستا با سه تا پسر به نام های دانیال، ماکان و سپهر توی کانادا هم خونه میشه و...
خلاصه کتاب:
دایان حقی، پسری مغرور و مستبد و یکی از تاجران بنام فرش، دل در گرو دختری ساده و بی آلایش به نام نوا می دهد، دختری شاد و سرزنده که بی خبر از دایان، مشغول زندگیست. دایان برای وارد کردن او به زندگیش یک شب دست به…
خلاصه کتاب:
داستان زندگی باران دختری ۱۸ ساله ای را روایت می کند که به دلیل بارداری اش از فردین و برای پاک کردن این بی آبرویی، قصد خودکشی دارد که توسط آیهان نجات پیدا می کند…
خلاصه کتاب:
من حاج اکتای ایرانی هستم، تاجر ۴۰ ساله معروف بازار و یکی از نامی ترین ثروتمندان کشور.تا حالا عاشق نشدم و هیچکس رو توی دلم راه ندادم تا اینکه یک روز عاشق سمای ۲۰ ساله میشم تا اینکه بعد ازدواجمون می فهمم اون فرزند نامشروعه …
خلاصه کتاب:
تفکرات پوسیده و جاهلانه عرصه را بر سادنا تنگ میکند. سادنا دختری زخم خورده از احساسی بیفرجام، سختیهای روزگار را تحمل نمیکند و از خانه و خانواده خود میگریزد. جایی دور از خانواده به آرامشی ساختگی پناه میبرد تا از دست گذشتهاش در امان باشد. این میان سادنا با مردی رو به رو میشود که قرار است همچون نامش پناه باشد. تقابل سادنا با مردی که هر کارش قلب رنجیده سادنا را به لرزه در میآورد. احساسی در حال شکل گیری است شبیه به عطر یاس، عجین شده با تعصب و غیرت، احساسی به نام عشق…
خلاصه کتاب:
الیسیما سپهری نوجوانی که نفرتش از سر بی مهری هاست و در پس این نفرت، از درونش انتقام فوران میکند. او دنبال یک راه حل است شاید یک ورد که بتواند در عرض سه روز سام را نیست و نابود کند. فقط سه روز سه روز لعنتی… و اما سام کیست؟ یک مرد ویران یا ویرانگر؟ الیسیما مقصر است یا سام؟ چه کسی ویرانگر است و چه کسی ویران شده؟
خلاصه کتاب:
فاخته توکلی، دختری که کینه از مردی توی دلش ریشه داره که اون رو مسبب مرگ تنها خواهرش میدونه، مردی که حالا بعد سالها برگشته و میخواد بازی جدیدی رو با فاخته شروع کنه! اونم وقتی دخترک ناموس مرد دیگهای محسوب میشه! اینجا همه چیز از یک سوتفاهم ساده شروع میشه و به جهنم رسوایی میرسه! همه چیز پشت سر هم! درست مثل دومینو…..!
خلاصه کتاب:
شخصیت گیسو برداشت آزاد از شخصیت واقعی هست! گیسو که از طرف عشقش طرد شـده بود بعد از سال ها تـو یه مهمونی با اون رو به رو میشه و این دیدار یکهویی تموم حس های خفته ی اونا رو بیدار می کنه! گیسو برای گرفتن انتقام سعی مـی کنه به رایکا نزدیک بشه که این نزدیکی کشمکش های زیادی بین شون به وجود میاره که در نهایت باعث خشم رایکا و سوق دادن اون به طرف ازدواجی ناخـواسته میشـه سرنوشت گیسو، دختری که تموم احساسش رو پای مردی خائن گذاشته چی میشه؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.