خلاصه کتاب:
سرگرد امیر علی پلیس خشن و متعصبی که به عنوان نفوذی وارد باند مافیا می شود و به دستور رئیس باند و لو نرفتن مأموریت چند ساله اش، مجبور می شود دختر سرهنگ را گروگان بگیرد... و رئیس باند ازش می خواهد به دختر سرهنگ... امیر علی هیچ گاه فکر نمی کرد برای نجات جان دختر سرهنگ مجبور شود چنین اجباری را قبول کند و کینه ی انتقام را در دل دلارام بکارد. یک رمان مرموز و هیجانی و فوق العاده خواص...
خلاصه کتاب:
ترلان دختر شاد که به واسطه بلد بودن دارویی گیاهی، میتونه هر سوختگی شدیدی رو درمان کنه. این کار رو توی دانشگاه انجام میده و… بعد اتمام درسش، به شهر خودش برمیگرده، مردی دنبالش میاد و از ترلان میخواد تا زخمهاش رو درمان کنه و روزبه مدتی رو همخونه ترلان بشه و..
خلاصه کتاب:
در اولین قسمت رمان (پرواز را به خاطر بسپار) خواندیم که امین، سوپر استار سینما، با پیدا کردن دفترچه خاطرات مریم و پی بردن به راز سر به مهر او متحول می شود و برای کمک گرفتن و حلال طلبی از مریم، نزد حاج آقا نیکو سرشت می رود. مریم بر خلاف میل قلبی و به خاطر باز یافتن آبروی از دست رفته اش با توصیه حاج آقا نیکو سرشت به عقد امین در می آید. امینی که عاشق مریم است و می داند هنوز از طرف مریم بخشیده نشده است…
خلاصه کتاب:
تو اگر بخواهی قلبم را فرش زیر پایت خواهم کرد.. اگر بخواهی تمام زمین و زمان را به هم خواهم ریخت به خاطر رسیدن به تو.. برای لمس دستانت.. برای گیسوان افشانت.. برای سیاهی شب چشمانت.. کافیست تو بخواهی تو که بخواهی چون اسکندر تمام شهر را به خاطرت به آتش خواهم کشاند! بودنت برای دل بی قرار من چون نوشدارویی است که بدون آن زنده نخواهم ماند! تو بخواهی من عاشق ترین فرد روی زمین خواهم شد! روی مجنون و فرهاد را به خاطر تو کم خواهم کرد! کافیست تو بخواهی…
خلاصه کتاب:
داستان زندگی دختری به اسم ترگل و عشق عمیقش به پسرعمویش امیرعباس را روایت میکند. ماهگل پس از مرگ نابهنگام شوهرش، به ناچار روانه خانه برادر شوهرش میشود و چند صباح بعد، ناراحتی قلبی او را از پا در میآورد. احمد سرپرستی ترگل، برادرزادهاش را بهعهده میگیرد و از همان زمان، عشقی عمیق بین ترگل و امیرعباس، پسر احمد شکل میگیرد.
خلاصه کتاب:
داستان دختری هست به نام آرامش وقتی۱۶سالش بود از پرورشگاه فرار میکنه. بعد ۵ سال بنا بر دلایلی از خونه ای که به زور گیر آورده بود بیرونش میکنن و به خاطر اصرار دوستش میره واحد اون ها زندگی میکنه. و توی یک عطر فروشی کار می کرده... عاقبت قاچاقچی بودن رئیسش و نارفیق شدن تنها رفیقش باعث میشه کلی اتفاق از جمله عاشقی توی زندگی و…
خلاصه کتاب:
یاسمن یه زندگی پر از سختی و درد داشته… و حالا پدر و برادرش اونو فروختن و قراره ببرنش تا بشه صیغهی حاج اکبر معتمد. ولی پای عقد میفهمه قراره زن پسر حاج اکبر یعنی محراب شه. محرابی که خودش دلش گیر بوده، حالا هم باید به حرف پدرش یاسی رو بگیره و….
خلاصه کتاب:
صدای بوق ممتد گوشی نشان از قطع تماس توسط فرد پشت خط را می داد. گوشی را پایین آورد و روی میز پرت کرد. آرنجهایش را روی میز گذاشت و سرش را میان دستانش گرفت. پیشانیاش نبض میزد و تیغهی بینیاش از درد سرش به گزگز افتاده بود. حس می کرد هوا در اتاق جریان ندارد، چند باری عمل دم و بازدم را انجام داد اما…
خلاصه کتاب:
داستان درباره دختری هست به اسم زهرا از یه شهرستان کوچیک که بعد از ۲۴ سال متوجه میشه از بدو تولد وارد خانواده اشتباهی شده... خانواده ای که دوستشون داره اما خانواده واقعی اون نیستند...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.