خلاصه کتاب:
امیرحافظ پسری که مجبور میشه با بیوهی برادرش ازدواج کنه در حالی که خودش کس دیگهای رو دوست داره و با رابطهی پنهانی که با سلما داشته اونو باردار کرده و این موضوع زمانی پیش میاد که امیرحافظ با زنداداش بیوهش ازدواج میکنه و وقتی میفهمه سلما حاملهست بهش اجازه نمیده بچهشو سقط کنه و …
خلاصه کتاب:
موضوع اصلی رمان در خصوص دختریه به اسم سوگل.. دختری مهربون با نگاهی مملو از غم .. دختری که سراسر زندگیش پر شده از دروغ .. دروغ اون هم از جانب آدم هایی که یک روزی فکر می کرد دوستش دارند .. ولی حقایق گاها اونطور نیستند که ما می بینیم و هر روز با نگاهی بی تفاوت از کنارشون می گذریم… بارون تو این رمان نماد پاکی و آرامشه… نماد برکت و نعمت از جانب پروردگار .. توی هر قطره از بارون وجود پاک خداوند احساس میشه… بارونی که بر سر گناهکاران می باره تا وجودشون رو از سیاهی پاک کنه…
خلاصه کتاب:
طنین مهماندار هواپیما و دختر یک پولدار ورشکسته با خودکشی پدر، دنبال عامل ورشکستگی پدر می گردد که متوجه می شود شریک جدید پدرش (معینی فر) با کلاهبرداری نه تنها پدرش را نابود کرده که میراث خانوادگی آنها که چند کتاب عتیقه است در اختیار گرفته است. اینجاست که طنین برای گرفتن انتقام و باز پس گرفتن کتب عتیقه به عنوان خدمتکار وارد خانه معینی فر می شود که سه پسر دارد و با وجود تحمل آزار و اذیت های فراوان پسر کوچک معینی فر….
خلاصه کتاب:
من کیان_مقدم از وقتی خودم رو شناختم عاشق دختر عموم کیمیا بودم عشقی که هیچکس خبر نداشت حتی خودش. وقتی از سربازی برگشتم برای عقد برادرم، عروس اون سفره عقد کسی نبود جز کیمیا. دیگه زندگی برام معنا نداشت که به دستور پدرم حاج حسین ساره رو عقد کردم چون به جز چشم چیزی دیگهای به حاجی نمیگفتم. الان بعد از گذشت سالها اتفاقی افتاده که رسم صدسالهی خاندان_مقدم باید اجرا بشه. رسمی که خودم مخالف صد در صدش بودم اما میتوانست من را به خواستهی قلبیم برسونه…
خلاصه کتاب:
در آموزشگاه را باز کرد و پا به خیابان گذاشت. احساس سبکی داشت. انگار بار ی از رو ی دوشش برداشته شده بود. حالا دغدغه هایش تمام شده بود. در دلش از خوشحالی و هیجان کیلوکیلو قند آب میشد. دلش می خواست در خیابان چرخ بزند و بخندد. دلش می خواست به روی همه ی مردم لبخند هدیه دهد و شادی خیرات کند…
خلاصه کتاب:
سها دختر تخسیه که پدرش تصمیم میگیره اون رو تو سن کم به عقد پسر خان،سینان در بیاره اما سینان که نصف عمرشو تو آمریکا درس خونده بعد از گذشت شب ازدواجشون سها رو ول میکنه و به تهران میره سهامیخواد فراموشش کنه اما دوماه بعدمتوجه میشه بارداره و وقتی میخواد سقط کنه میفهمه بچهها سه قلوان درصورت سقط ممکنه جونش رو از دست بده! دو سال بعد اون مادری ۱۸ساله ست که با سه قلوهاش به تهران میره و دانشگاه ثبت نام میکنه امادرست روز اول متوجه میشه استاد جدی و سختگیری که همه ازش حرف میزنن کسی نیست ب جز سینان دانش پژوه،شوهر و پدر سه قلوهای سها!
خلاصه کتاب:
رمان دو بخش دارد، دفتر سفید و دفتر سیاه که هر دو زندگی یک نفر را روایت می کند. اولی داستان تخیلی و رویایی دخترک را و دومی داستان واقعی و زندگی اسفناک او را که برایش پایانی زیبا و قشنگ در پی دارد. واقعیت این است که مسئولیت دختری که در پرورشگاه بزرگ شده، بعد از چندین سال به عمویش در یکی از روستاها واگذار می شود. بعد از مدتی جوان خیّری با خواندن دفتر سفید او که از پرورشگاه گرفته جنازه نیمه جاندار او را در بیمارستانی می یابد و بنا به دلایلی تصمیم می گیرد حضانت او را به عهده بگیرد…
خلاصه کتاب:
داستان ما راجب یه دختر تنهاست! پدربزرگ ابن دختر در سن ۶ سالگی از خونه میبرش بیرون و اونو توی یه بیابون ول میکنه تا اینکه یه خانواده اونو پیدا میکنن و میبرن پیش خودشون و بزرگش می کنن…!
خلاصه کتاب:
داستان درمورد دختریه که به تازگی خانواده اش رو از دست داده اما سرنوشت از نوشتن آینده ی این دختر هم صرفه نظر نمیکنه و هویت واقعی اش رو بهش میفهمونه... و اما، یک هویت مرموز... یک زندگی تازه رنگ گرفته و... شاید عشق…
خلاصه کتاب:
رسوا داستان عشقی مشترک بین دو برادر دو قلوئه. دختری به نام بهین برای انتقام از نامزد سابقش(ساواش) وارد زندگی امیرعلی میشه واونو با ساواش اشتباه میگیره. بی خبره از اینکه امیرعلی نامزد سابقش نیست و برادر دو قلوی نامزدشه که سال ها از هم خبرن و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.