خلاصه کتاب:
سال ها بعد، دختری متولد میشود، دختری که نه از جنس خاک است و نه از جنس گِل، بلکه از نفس خداونده! دختری که با آوردن اسمش، وحشت را وارد قلب انسان ها می کند! آدرینا، الهه ی مرگ الهه ی که مرگ و زندگانی در دستان اوست! الهه ی که وارد عشقی ممنوع میشود و برای رسیدن به معشوقه اش پا بر روی تمام محدودیت ها می گذارد…
خلاصه کتاب:
سالها گذشت و گذشت تا رسید به زمانى که دوقلو ها بزرگ شدن، بدون مادر و بدون پدر ، مثه یه انسان معمولى! اما! این دوقلو ها از تغییراتى که وجودشون کرده و میکنه! متعجبن! و این باعث میشه برن دنبال اینکه چرا الکى زخمى میشن! یا چرا همیشه احساس میکنن دور برشون آدمایى هستن که اونا رو زیر نظر دارن! کم کم این دو تا براى فهمیدن حقیقت میفهمن کین و زندگیشون کاملا از هم جدا میشه.
خلاصه کتاب:
جان یه کاراگاه خصوصیه که کارش پیدا کردن چیزهای گمشده است اما نه بصورت عادی چون اون یه موهبت خاص داره که میتونه بوسیله اون هرچیزی رو پیدا کنه اما در پرونده جدیدش از اون میخوان به جایی برگرده که تازه ازش فرار کرده یعنی نیمه تاریک لندن و یا همون نایت ساید….
خلاصه کتاب:
بوفالو، نیویورک: آبشارهای رعدآسا، تیم های ورزشی بزرگ و… لرد خونآشام خائنی که به آرامی عقلش را ازدست می دهد.راجموند گرگر یک خونآشام و ارباب بیچون و چرای نیویورک سیتی است. او مطیع هیچکس بجز ارباب خود نیست.کریستوف،لرد خون آشام تمام شمال شرقی آمریکاست و پایگاهش در بوفالو و نیویورکسیتی است.او خونآشامی پیر است. خیلی پیر.فهمیدنش آسان است چون به آرامی درحال از دست دادن عقلش است. راجموند به وسیله ی اربابش به بوفالو فراخوانده می شود اربابش را غیر قابل دسترس و ضعیف مییابد و میداند که اگر اقدامی انجام نشود قلمرو از هم می پاشد…
خلاصه کتاب:
در اعماق جنگل، موجوداتی هوشمند، فریبنده و زیبارو همه چیز را به هرج و مرج کشیده اند. دوازده سال است که آن ها به دنبال گمشده اشان می گردند و برای یافتنش، دنیای انسان ها را زیر و رو کرده اند. زمانی که آشفتگی به اوج خود می رسد، آوالون آرنورا دایر در آکادمی گارد سلطنتی : “کَلپوینتِ کبیر، پذیرفته می شود... بی آنکه بداند، اینگونه خود را از همیشه به جنگل، موجودات معجزه آسا و راز و رمزهایش، نزدیکتر خواهد یافت.
خلاصه کتاب:
هیزم شکن برای جمع آوری هیزم به جنگل رفته بود که زیر خرواری از برف بدن نیمه جون دختر بچه ای ۷ ساله رو پیدا کرد و با خودش به خونه برد.دختر بچه ای که به طرز عجیبی زنده موند اما چیزی از گذشته و یا اسمش رو به یاد نداشت.دختری با چشم ها و خونی به رنگ نقره ای… سوفیا بزرگ شد اما هیچکس در دهکده پذیرای دختر عجیبی مثل اون نبود… با مرگ هیزم شکن هنگامی که هلنا همسرش سوفیا رو از خونه بیرون می کنه سوفیا تصمیم میگیره با تنها چیزی که از زندگی گذشته اش براش باقی مونده…
خلاصه کتاب:
سوین اجبار میشه بخاطر عزیزانش خودش رو معامله کنه… ولی بعد اسیر شدنش توسط جیمز می فهمه که تمام این مدت وسط یه بازی ای بوده که از خیلی سال پیش برنامش رو چیده بودن... بالدازار نمرده و ...
خلاصه کتاب:
سردی شب... گرگ و میش خورشید... تحول یک انسان... تبدیل شدنش به یک موجود برتر... یک خون آشام... ملکه ای از جنس خون... پایان انسان بودن... و آغاز خون آشام شدن... چه دردناک است پشت سر گذاشتن این دوران... پنج محافظ... پنج اهریمن… اهریمن شدن یعنی... نابودی ملکه... نابودی ملکه یعنی... پایان دوران خوش خون آشامان... و مهمتر از آن...نابودی دنیای انسان ها...
خلاصه کتاب:
در این جلد از کتاب جان تیلور فرصتی پیدا میکنه تا روی پرونده ای کار کنه که برای خودش هم مهمه و اون سر منشاء پیدایش نایت ساید که توسط بانوی بخت به جان محول میشه و مثل همیشه دوستان جان یعنی سوزی شوتر و … در کنار اون هستند تا…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.