خلاصه کتاب:
درست در مراسم شب عقد آرش با دختر دایی اش عکس هایی از رابطه پنهانی او با یکی از زنان فامیل پخش میشود زنی که برای همه فامیل ممنوعه ست! بعد از این ماجرا برادر بزرگتر آرش-“پیمان” ازش می خواد از اون دختر جدا بشه تا جلوی این رسوایی بزرگ رو بگیره ولی با مخالفت آرش، او با نقشه هایی خواهر کوچکتر آن زن ممنوعه رو وارد بازی احساسی با خودش می کند…
خلاصه کتاب:
چهار تا دختر دبیرستانی که رفیقای چندین سال هستن و در یک دبیرستان درس می خونن و هم رشته هستن و بعد از گذشت شیش سال همکلاسی بودن... کلاس هاشون دو به دو عوض میشه و روز بعدش هم راننده سرویس سابقشون و راننده ی جدید یه پسر جوونه که …
خلاصه کتاب:
پونه، به عنوان پرستار داوطلبانه راهی مناطق جنگی در جنوب میشه. اونجا با یکی از بدترین دشمنانش یعنی مافوق بسیجی مواجه میشه و از شدت بدشانسی هردوشون طی یک اتفاقی گم میشن. این گم شدن باعث میشه که مافوق بخاطر تعصباتش و مسئله محرم نامحرمی، از پونه بخواد که با اون ازدواج اجباری کنه…
خلاصه کتاب:
نیکا به طور اتفاقی قسمت هایی از دفتر خاطرات یکی از بیماران پدر روانپزشکش را می خواند کیانوش پسر جذاب وزیبایی و بسیار ثروتمند بوده ولی از افسردگی شدیدی رنج میبرد و به خواهش یکی از دوستان پدرش به باغ ان ها می اید تا به طور مداوم تحتدرمان قرار بگیرد به گذشت زمان کیانوش کمی بهبود پیدا می کند و از ان خانه…
خلاصه کتاب:
آفتاب بیخ دیوار کشیده شده است و من هنوز مستأصل دم در خانهی حاج آقا نکویی ایستادهام. مردی که همهی اهل محل از او به خاطر حضورش در محافل خیرین و رسیدگی به احوالات در و همسایه به نیکی یاد می کنند. خانه اش کلنگی است و به نظر قدمتی حداقل پنجاه ساله دارد…!
خلاصه کتاب:
داستان از زندگی عادی دختر ۱۸ ساله ای به نام بِتسابه شروع میشه. بِتسابه پشت کنکوریه و خیلی سخت برای رسیدن به هدف های آینده اش تلاش میکنه. اما سرنوشت این راه بی حاشیه رو برای اون کافی نمیدونه و زندگی بِتسابه رو درگیر احساسات گنگی میکنه. احساساتی که خودِ بِتسا باید درموردش تصمیم بگیره. ورود سعید به فکرش آغازی برای تجربه های جدید میشه. اما این تجربه ها با سعید به پایان نمیرسه و قشنگه…
خلاصه کتاب:
رمان داستان مردی است که می خواهد سلطه گر باشد. در ابتدا پیرمردی ثروتمند و دارا جان می دهد، پزشکی قانونی مرگ را عادی اعلام می کند اما این تازه آغاز ماجراست… حسینی زاد مبنای روایت خود را بر اموری ممنوعه گذاشته که به تدریج روح قهرمان های او را فاسد می کند. ولع، حرص، کشتن، کذب و البته میل به بزرگ بودن در جای جای این رمان خواندنی و جذاب نیروی محرکه ی قهرمان های اصلی اوست. اما در تاریکی و سایه ی دیگران، آن زخم خورد گان ساکت بیکار ننشسته اند و منتظر فرصت هستند.
خلاصه کتاب:
الناز دختری که یه زندگی معمولی نداره،پر از سختی،دختری که برای رسیدن به چیزی که میخواد با چنگ و دندون می جنگه، میگذره از خودش، خانوادش، خوشحالیش، پر از دلتنگی میشه، زخم می خوره از نزدیک ترین آدمای زندگیش! آخرش میشه اونی که می خواد؟ در زندگی پر از فراز و نشیبش به آرامش میرسه؟
خلاصه کتاب:
کیارش عادل با عشقی ممنوعه دست به گریبانه و درست وقتی که مانعی سد راهش نیست و میخواد عشقش رو جار بزنه متوجه دسیسهای میشه که مسبب تمامش …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.