خلاصه کتاب:
من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ سالهی از دانشگاه کمبریج انگلیسم. بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنیام در شرف ازدواج با دشمن خونیام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون متوجه رابطهی مخفیانهی من و اون شدن مجبور شدم برم انگلیس. حالا من اینجام، عشق سایا ذرهای توی دلم کم نشده. میگن ممنوعه، میگن بهم حرومه، همهی مردم و دوست آشنا فکر میکنن ما خواهر و برادریم اما…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.