خلاصه کتاب:
بدهکار هستم. از نوع گنده اش. پرداخت پول با پول یا لطف تسویه نمی شود. فقط یک چیز می خواهد. من. هر کاری یه پاداشی داره. یه دکمه. وقتی من شیشه اشو با سیصد وشصت و پنج دکمه پر کنم، اجازه میده من برم. اون بهم اجازه میده که از اینجا برم. اما من باید تک تکش رو به دست بیارم. با تسلیم به تاریک ترین، وحشی ترین و زیباترین مردی که تا به حال شناخته ام…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.