دانلود رمان گیلاس ترش از الناز دادخواه با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
پرنیان قصه دختری بی‌پروا که درست دو شب مونده به عروسیش، توی یه پارتی مورد تعرض قرار می‌گیره و عکس و فیلمای رابطه‌اش تو جشن عروسی بین اون همه آدم پخش می‌شه…
خلاصه رمان گیلاس ترش
یکی از دستاش رو از فرمون جدا کرد، دستمو گرفت و روی دنده گذاشت و دست خودش هم گذاشت روی دستم و گفت: «همه دخترا برای عقد استرس دارن. نگران چیزی نباش. قراره یه روز خاطره انگیز باشه. قراره دیگه مال من بشی، خیلی صبر کردم تا امروز رسید فاطمه.» نفس عمیقی کشید،چشم دوختم به خطوط صورتش، به ته ریشی که یه روزه صورتش رو پر می‌کرد،نگاهم به سمت دستامون چرخید به انگشت‌های بلند و کشیده و کف دست بزرگش.
فشار انگشتاش روی دستم بیشتر شد و گفت: «مالکیت حس عجیبیه فاطمه، تا قبل اینکه محرمیتی باشه، یه دوست داشتن عاشقانه‌اس اما محرمیت که خونده می‌شه، انگار یه بندی دو نفر رو بهم وصل می‌کنه. انگار می‌شی جزیی از من، قسمتی از من. می‌دونی شبیه چیه؟ انگار هر سال پشت ویترین عروسک فروشی چشمت به عروسکی باشه که نتونی بگیریش و هر سال فقط تماشاش کنی، بترسی که نکنه نصیب یکی دیگه بشه، نکنه یکی دیگه اونو بگیره، نکنه دفعه بعد که میای دستش تو دست یکی دیگه باشه.
وقتی بلاخره زمانش برسه و بدستش بیاری، اون حس مالکیت همه قلبت رو پر می‌کنه. می‌شه یه گوهر با ارزش که همیشه فقط از دور تماشا کردی و در آرزوی داشتنش سوختی.» ماشین رو توی پارکینگ پارک کرد و گفت: «ژاکت منو از پشت ماشین بردار هوا خنک شده مریض نشی.» ژاکت مشکی رنگش رو برداشتم و پیاده شدم. تک و توک افرادی بودن که زیرانداز پهن کرده و صدای خنده و صحبتشون به گوش می‌رسید. بچه‌ها با توپ بین سبزه‌ها و محوطه می‌دویدن و بازی می‌کردن…
