رمان نو
دانلود رمان جدید pdf و بدون سانسور
رمان نو
دانلود رمان هشت افتاده نسترن محمدی کیا

دانلود رمان هشت افتاده نسترن محمدی کیا pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان هشت افتاده از نسترن محمدی کیا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

قضاوتت کردند؟ فدای سرت. خدا را شکر کن. تو یکی را داشتی که به اندازه ی یک هشتِ افتاده پشتت بود. کنارت بود. همراهت بود. همدمت بود. عاشقت بود. عاشق…

خلاصه رمان هشت افتاده

گرمای خانه را به وضوح در دستانش حس می کرد. دستی که در دست پدر بزرگش محصور شده بود را پایین آورد. دیگر دید زدن زیبایی مادر بزرگش بس بود. -سلام . همزمان با گفتن این جمله در آغوش پدربزرگش گم شد. صدای پدربزرگ واقعا زیبا بود ! انگار یک مرد چهل ساله که در کار دوبله هم مشغول است، داشت آن جمله ها را ادا می کرد. -سلام به روی ماهت بابا جان. خوش اومدی عزیزگم. این مرد بوی پدرش را می داد! همین باعث شد لبخندی بزند و دستانش را دور او حلقه کند. با وجود سن زیاد، شکم نداشت و اتفاقا همچنان چهار شانه به نظر می رسید. با این صدای زیبا و هیکل مناسب،

اگر چروک صورت و محاسن و موهای سفیدش نبود، هرگز کسی باور نمی کرد او بزرگ خانواده ی ایرانیست. زیر لب تشکری کرد و از آغوش پدربزرگش بیرون آمد. حالا نوبت انسیه، مادر بزرگش، بود تا با چشم هایی نمناک و لب هایی پر لبخند، او را ببوسد و محکم در آغوش بکشد. موقع لبخند زدن، گونه هایش برجسته می شدند و ابروهای نازک و سیاهش با آن چشمانی که همچنان فروغ داشتند، گویای آن بود که در جوانی بسیار زیبا و شاداب بوده. البته با آن مژه های بلند و لب های معمولی اما رژ خورده، همچنان شاداب به نظر می رسید. از آغوش او هم با نفس عمیقی جدا شد. بوی یاس می دادند

این زن و شوهر. لبخند زد و دوباره تشکری کرد. بعد از ابراز احساسات زیاد، برگشت و سالن بزرگ و سنتی را از نظر گذراند پدر داشت با بقیه مهمانان احوال پرسی می کرد. به سمت جمعشان می رود. اولین نفر که قدم پیش می گذارد، زن جوانی با چشم هایی شبیه به پدرش است. -وای آیلار خودتی؟ کمی به ذهنش فشار می آورد. این چشم های مشکی براق و دماغ یونانی و پوست گندمی روشن را در عکس ها و ایمیل هایش بسیار دیده. با این وجود با شک می گوید: -عمه سوگند؟ لبخند زد و دندان های سفیدش را به رخ آیلار کشید. دوتا دست آیلار را در دست گرفت و گرم فشرد. -آره خانم خوشگله…

دانلود رمان هشت افتاده نسترن محمدی کیا pdf رایگان بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
قضاوتت کردند؟ فدای سرت. خدا را شکر کن. تو یکی را داشتی که به اندازه ی یک هشتِ افتاده پشتت بود. کنارت بود. همراهت بود. همدمت بود. عاشقت بود. عاشق...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    هشت افتاده
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    نسترن محمدی کیا
  • ویراستار
    نسترن محمدی کیا
  • طراح کاور
    رمان نو
  • صفحات
    1166
  • منبع تایپ
    رمان نو
لینک های دانلود
  • noadmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان عشق به سبک من فاطمه علیدوستی pdf (2) دانلود رمان هوادار حوا فاطمه زارعی pdf (2) دانلود رمان افسون سردار مهری هاشمی pdf (2) دانلود رمان گیلاس ترش الن الن دادخواه pdf (1) دانلود رمان عهد گل شببو (جلد سوم) تسا دیر pdf (1) دانلود رمان رثا زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو pdf (1) دانلود رمان لهیب سحر ورزمن pdf (1) دانلود رمان حوالی کیلومتر دوده ده شقایق لامعی pdf (1) دانلود رمان حوالی حوا زهره خواجه پور pdf (1) دانلود رمان اوباش تمنا زارعی pdf (1) دانلود رمان زیر باران زهرا ارجمندنیا pdf (1) دانلود رمان یار باش شقایق عفراوی pdf (1) دانلود رمان تمام آنچه دارمی آسیه احمدی pdf (1) دانلود رمان میراث نگار ر نگار رقندی pdf (1) دانلود رمان هم دوست هم دشمن هلیا عسگری pdf (1) دانلود رمان ملکه منزوی ن ننین آقایی pdf (1) دانلود رمان فصل دیوونگی آذین بانو pdf (1) دانلود رمان یادگار نرگس مائده باوندپور pdf (1) دانلود رمان ابرها بیهوده می بارند yassi_sh pdf (1) دانلود رمان آرکان صبا ترک pdf (1) دانلود رمان حسی به رنگ سبز جنس آسمان جنس آسمان شادی منعم pdf (1) دانلود رمان عیان آذر اول pdf (1) دانلود رمان طعم تلخ اسپرسو سان سان pdf (1) دانلود رمان سرآسیمگی م_راهپیما pdf (1) دانلود رمان شعله نقره ای (جلد سوم) کارپو کینرد pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 1460 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.