رمان نو
دانلود رمان جدید pdf و بدون سانسور
رمان نو
دانلود رمان عشق در غربت mobina76re

دانلود رمان عشق در غربت mobina76re pdf بدون سانسور

دانلود رمان عشق در غربت از mobina76re با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

با چشمای اشکی سوار هواپیما شدم هرچه قدر منتظر موندم نیومد با قلبی شکسته پشت کردم به مرد دل سنگی که تمام وجودم را، قلبم را به اومد داده بودم و او بابی رحمی تمامش را به تاراج برد. با صدای خلبان قطره اشکی که روی گونم بود پاک کردم و پرواز کردم به سمت اینده ای نامعلوم…

خلاصه رمان عشق در غربت

“نیاوند” با زنگ موبایلم دست از کار کشیدم. گفتم : الو جانم؟ … قربانت تو خوبی چی شده ؟… آهان باشه باشه اومدم. تلفن که قطع کردم تازه یادم اومد که با رومینا قرار بود برم بیرون . یا کف دست به پیشونیم زدم وای خدا حالا این را کجای دلم بزارم! به سمت اتاق نیاوش رفتم و در باز کردم. نیاوش با دیدن من گفت : باز تو بدون در زدن آمدی داخل. گفتم نیاوش داداش گیر نده. نیاوش خب حالا، بگو ببینم چی شده؟ چرا قیافت زاره انقدر ؟ با لحن در مونده ای گفتم نیاوش داداش، دستم به دامنت یکی از بچه ها

زنگ زده گفته به کار مهم پیش اومده باید برم، میشه تو با رومینا بری بازار؟ – نیاوش انقدر سریع سرش بلند کرد که حس کردم به جای اون من رگ گردنم گرفت. نیاوش با صدای بلندی گفت: چیییی اعمرا من با اون دختره ننر، از خود راضی بهشتم نمیرم چه برسه به بازار با لحن چابلوسانه ای گفتم: جان داداش، همین یک دفعه. با کلافگی چنگی به موهاش زد و گفت: جهنم و ضرر باشه. با خوشحالی گفتم: نوکرتم به مولا فدایی داری. نیاوش: خیلی خب حالا برو کم زبون بریز. “نیاوش” بعد از رفتن نیاوند به طرف

کمد لباسم رفتم، ای خدا چه گرفتاری شدم من اگه نخوام با این دختره برم بیرون باید کی رو ببینم؟ یه تیشرت سفید با کت خاکستری و شلوار نوک مدادی برداشتم تیشرت تنم کردم فیت تنم بود. کتم را روش پوشیدم و دکمه هاشو باز گذاشتم موهامو با ژل کمی مرتب کردم و به سمت بالا زدم عطر ویاژناتیکامو روی ساعد و گردنم زدم عینک دودیم رابرداشتم و از اتاق خارج شدم. رومینا با اخم کنار در ایستاده بود و با نوک کفشش روی زمین ضربه می زد. به سمتش رفتم کفشای اسپرت سفیدمو از جا کفشی در آوردم…

دانلود رمان عشق در غربت mobina76re pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
با چشمای اشکی سوار هواپیما شدم هرچه قدر منتظر موندم نیومد با قلبی شکسته پشت کردم به مرد دل سنگی که تمام وجودم را، قلبم را به اومد داده بودم و او بابی رحمی تمامش را به تاراج برد. با صدای خلبان قطره اشکی که روی گونم بود پاک کردم و پرواز کردم به سمت اینده ای نامعلوم…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    عشق در غربت
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان اجتماعی,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان Mobina76re,
  • نویسنده
    mobina76re
  • ویراستار
    mobina76re
  • طراح کاور
    رمان نو
  • صفحات
    141
  • منبع تایپ
    رمان نو
  • noadmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان عشق به سبک من فاطمه علیدوستی pdf (2) دانلود رمان هوادار حوا فاطمه زارعی pdf (2) دانلود رمان افسون سردار مهری هاشمی pdf (2) دانلود رمان گیلاس ترش الن الن دادخواه pdf (1) دانلود رمان عهد گل شببو (جلد سوم) تسا دیر pdf (1) دانلود رمان رثا زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو pdf (1) دانلود رمان لهیب سحر ورزمن pdf (1) دانلود رمان حوالی کیلومتر دوده ده شقایق لامعی pdf (1) دانلود رمان حوالی حوا زهره خواجه پور pdf (1) دانلود رمان اوباش تمنا زارعی pdf (1) دانلود رمان زیر باران زهرا ارجمندنیا pdf (1) دانلود رمان یار باش شقایق عفراوی pdf (1) دانلود رمان تمام آنچه دارمی آسیه احمدی pdf (1) دانلود رمان میراث نگار ر نگار رقندی pdf (1) دانلود رمان هم دوست هم دشمن هلیا عسگری pdf (1) دانلود رمان ملکه منزوی ن ننین آقایی pdf (1) دانلود رمان فصل دیوونگی آذین بانو pdf (1) دانلود رمان یادگار نرگس مائده باوندپور pdf (1) دانلود رمان ابرها بیهوده می بارند yassi_sh pdf (1) دانلود رمان آرکان صبا ترک pdf (1) دانلود رمان حسی به رنگ سبز جنس آسمان جنس آسمان شادی منعم pdf (1) دانلود رمان عیان آذر اول pdf (1) دانلود رمان طعم تلخ اسپرسو سان سان pdf (1) دانلود رمان سرآسیمگی م_راهپیما pdf (1) دانلود رمان شعله نقره ای (جلد سوم) کارپو کینرد pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 1460 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.