رمان نو
دانلود رمان جدید pdf و بدون سانسور
رمان نو
دانلود رمان حکم کن مرجان فریدی

دانلود رمان حکم کن مرجان فریدی بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان حکم کن از مرجان فریدی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

دیلان دختری اهلِ روستای دور افتاده ای به نام کوهپایه در خوزستانه… درگیر زندگی با طایفه و عشیره های عربیه که عده ای از اون متنفر و عده ای دوسش دارن. حکم که صادر میشه… دیلان باید انتخاب کنه که درگیر زندگی جهنمی تو کور ترین نقطه دنیا بشه؟ یا قوانین بازی و به هم بریزه و از حاکم و بازیش فرار کنه ! و راهی نداره جز…

خلاصه رمان حکم کن

خودم را بغل زدم و تن رنجیده ام را به دیوار تکیه زدم یده بر سرش می کوبید و دلم هر لحظه بیشتر می گرفت… این همه پنهانی درس خواندن بدون حضور امتحان دادن… این همه بیچارگی درماندگی… این همه منتظر آمدن مینا شدن و کتاب هایش را گرفتن… همه و همه هیچ بود؟ نبود به خدا که نبود. بغضم گریبان گیره گلویم شده بود تیغ شده بود از آن تیغ های زنگ زده و کند که آرام آرام می برد… از آن ها که جانت را می کَند و آرام آرام… می کشد! شده بودم ماهی تنگ بلور که شیشه رویایی ام در هم شکسته و بر سرم خراب شده…

همان ماهی نارنجی پولکی که بی رون از تنگ آرام آرام جان می دهد و خودش را به زمین می کوبد ولی کسی صدای نفس نفس زدن هایش را نمی شنود. تنم چنگ زده شد و در بغل زلیخا فرو رفتم و به پشتم کوبید و نالید: گریه کن…گریه کن دختر…گریه کن! گریه کردم…من آن روز گریه کردم آخرین گریه هایم را گریه کردم! سرمه را زیر چشمانم کشید و نیشخند زدم موهایم را گیس کرد و کش بست و من باز هم نیشخند زدم. نقش حنایی به دستانم زد و سر پایین انداختم. لب گزیدم و زلیخا چرا دستانت میلرزد؟ مگر عروس شدن بد است؟

بغضم را قورت دادم و این بغض نه مرا می کشد نه می گذارد زندگی کنم… مانده بیخ ریشم… فقط زجر کشم می کند. شیله ام را درست کرد و به لباس بلندم چنگ زدم و کنارش زدم جلوی آینه ایستادم! پوستم از آفتاب سوختگی سبزه شده بود شهری ها چه می گفتنند؟ برنزه! نگاه از چشمانم گرفتم و صدای داد و فریاد مینا تمامی نداشت. جیغ میزد و هنجره پاره می کرد اما یدو دست روی آخرین دردانه اش بلند نمی کرد! فقط دستور می داد… مینا هم باید مثل من عروس میشد… هرچند عروس از ما بهترون…

دانلود رمان حکم کن مرجان فریدی بدون دستکاری و سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دیلان دختری اهلِ روستای دور افتاده ای به نام کوهپایه در خوزستانه… درگیر زندگی با طایفه و عشیره های عربیه که عده ای از اون متنفر و عده ای دوسش دارن. حکم که صادر میشه… دیلان باید انتخاب کنه که درگیر زندگی جهنمی تو کور ترین نقطه دنیا بشه؟ یا قوانین بازی و به هم بریزه و از حاکم و بازیش فرار کنه ! و راهی نداره جز…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    حکم کن
  • نویسنده
    مرجان فریدی
  • ویراستار
    مرجان فریدی
  • طراح کاور
    رمان نو
  • صفحات
    1063
  • منبع تایپ
    رمان نو
لینک های دانلود
  • noadmin
موضوعات
دانلود رمان عشق به سبک من فاطمه علیدوستی pdf (2) دانلود رمان هوادار حوا فاطمه زارعی pdf (2) دانلود رمان افسون سردار مهری هاشمی pdf (2) دانلود رمان گیلاس ترش الن الن دادخواه pdf (1) دانلود رمان عهد گل شببو (جلد سوم) تسا دیر pdf (1) دانلود رمان رثا زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو زهرا ارجمندنیا و دریا دلنو pdf (1) دانلود رمان لهیب سحر ورزمن pdf (1) دانلود رمان حوالی کیلومتر دوده ده شقایق لامعی pdf (1) دانلود رمان حوالی حوا زهره خواجه پور pdf (1) دانلود رمان اوباش تمنا زارعی pdf (1) دانلود رمان زیر باران زهرا ارجمندنیا pdf (1) دانلود رمان یار باش شقایق عفراوی pdf (1) دانلود رمان تمام آنچه دارمی آسیه احمدی pdf (1) دانلود رمان میراث نگار ر نگار رقندی pdf (1) دانلود رمان هم دوست هم دشمن هلیا عسگری pdf (1) دانلود رمان ملکه منزوی ن ننین آقایی pdf (1) دانلود رمان فصل دیوونگی آذین بانو pdf (1) دانلود رمان یادگار نرگس مائده باوندپور pdf (1) دانلود رمان ابرها بیهوده می بارند yassi_sh pdf (1) دانلود رمان آرکان صبا ترک pdf (1) دانلود رمان حسی به رنگ سبز جنس آسمان جنس آسمان شادی منعم pdf (1) دانلود رمان عیان آذر اول pdf (1) دانلود رمان طعم تلخ اسپرسو سان سان pdf (1) دانلود رمان سرآسیمگی م_راهپیما pdf (1) دانلود رمان شعله نقره ای (جلد سوم) کارپو کینرد pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 1460 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان نو " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.